مذهب شناسی



این وبلاگ از طرف دفتر آیت ا. وحید خراسانی - دام ظله- نیست. اما در موردی لازم است شفاف سازی و رفع اتهام شود.

بعد از سال 88 که جریانهای ی با یکدیگر مشغول دعوا و. بودند، آیت ا. وحید خراسانی - دام ظله- به مناسبت بحثی، بعضی از انحرافات و مطالب کذب و جعلی موجود در اناجیل و کتب عهد جدید فعلی را بیان داشتند و نسبت به رواج انحرافات فرقه ها و. به دستگاه حاکم هشدار دادند.

از جمله مبحثی درباره نسب حضرت عیسی بن مریم (علی نبینا و آله و علیه السلام) در عهد جدید رایج بود.

از آنجایی که کذب ها و کنار هم چیدن ها و غلط جلوه دادن ها در این روزگار رواج دارد، اینجا تا حدودی شفاف سازی می نمائیم.

کلید واژه :  حضرت عیسی / آیت ا. وحید خراسانی / نسب / انجیل و عهد جدید فعلی.



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

قسمتی از سخنان مرحوم علامه حاج شیخ عبدالحسین امینی (قدس سره) صاحب کتاب ارزشمند الغدیر

در حقانیت خلافت بلافصل و امامت الهیه انحصاری امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و دوازده امام معصوم سلام الله علیهم

و برائت از غصب خلافت .

درباره عرفانهای کاذب از جمله مثنوی مولوی بلخی ملعون و حافظ؛ (با اندکی ویرایش)

حرفها [ی ائمه معصومین علیهم السلام] را اگر گوش دادید، کیف می کنید. علم از او [ : امام معصوم] اگر یاد بگیرید کیف
می کنید. ولایت را اگر داشته باشید کیف می کنید. برو حرف صاحب ولایت را یاد بگیر. برو ببین امیرالمؤمنین چه حرفها می زند، با خدا چه جور حرف زده؟ عشق بازی چه جوره؟ محبّت بازی چه جوره؟

ساخته بازی بازی نکن! با حافظ کار درست نمی شه. با مثنوی کار درست نمی شه.   حافظ چیه؟! مثنوی چیه؟! بگذار زیر پات.

برو دعای ابوحمزه را ببین ، یک عالم پیدا کن. برو دعای حضرت سجّاد (علیه السلام) را بده دست عالم، او بخواند به تو بفهماند که عشق بازی چی است، بعد بفهم محبّت چی است. یک صلوات بفرست.

[صلوات حاضرین: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین. دنباله سخنان مرحوم علامه امینی:]

ببین [ائمه هدی علیهم السلام] چه شیرین حرف می زنند!

حال فرض کنید روز قیامت است، جنابعالی را بیارن . من، امینی را بیارن م. گناه هم نکرده باشم. نمازم رو هم خونده باشم. روزه ام گرفته ام. غیبتم نکرده ام. ربا هم نخوردم. شرابم نخوردم. زنم را هم و عوری به خیابانها نفرستادم. در میدان هم به ساز و آواز گوش نداده ام. سیّئاتی هم که منع شده بود بخشوده شده ام. حالا مرا آوردن پیش امیرالمؤمنین سلام الله علیه- . امیرالمؤمنین از من بپرسد: ببین آشیخ! تو به من اعتقاد داشتی؟ [عرض می کنم :] . بله. [بفرماید:] مرا دوست داشتی؟ [عرض می کنم :] بله. [مولا بفرماید:] من ولیّ مطلق تو بودم؟ [عرض کنم: ] بله. [مولا بفرماید:] مرا روح الارواح میدانستی؟ [عرض کنم:] بله. [بفرماید:] مرا محبّ خدا می دانستی؟ [عرض کنم:] بله. [بفرماید:] پیامبر را قبول داشتی؟ [عرض کنم:] بله. [بفرماید:] پیامبر فرموده بود که احبّ خلق الله الی الله علیّ بن ابی طالب» [آیا قبول داشتی پیامبر صلی الله علیه و آله- فرموده بود: محبوب ترین مخلوقات نزد خداوند، علیّ بن ابی طالب است] ؟ [عرض کنم:] بله. [بفرماید:] در دنیا. یک صاحب ورعی. یک صاحب محبّتی مثل من با خدا رفتار کرده بود یا کس دیگر؟ [عرض کنم:] نه نکرده. [بفرماید:] اینا رو که می دونستی؟ [عرض کنم:] بله. [بفرماید:] بگو من بهتر بودم حرفِ مرا بگویی ، بخوانی، گریه کنی، یا حافظ ؟ً! مرا با حافظ یک جا گذاشتی؟! مرا با مثنوی یک جا گذاشتی؟!

حالا بپرسم.، من عرض کردم من منبرم، منبر نیست، ما صحبت می کنیم، رفاقت است.

حالا م است امیرالمؤمنین آمده ، مرا هم آوردن آنجا. می گوید: این جناب حافظ ، آیا حافظ مثل من عقل داشت؟! حافظ مثل من علم داشت؟! حافظ مثل من اراده داشت؟! حافظ مثل من حقیقت شناس بود؟! حافظ مثل من نورانی بود؟! حافظ مثل من ربّانی بود؟! حافظ مثل من عظمت داشت؟! حافظ مثل من محبّت شناس بود؟! حافظ مثل من خداشناس بود؟! حافظ مثل من عالم بود؟! حافظ مثل محفوظات و ملکات نفسانیه داشت؟!. بابا مرا چرا ضایع کردی؟! چرا مرا با حافظ یکجا گذاشتی؟!

مثنوی! مثنوی! مثنوی! این کتاب را روز قیامت می آورند در م، من اعتقاد دارم که ان شاء الله می شود. این آقایان را هم می آورند، می گویند: این کلمه ای که گفتی مثنوی اصلُ اصلِ الاصول است. مثنوی اصلُ اصلِ الاصول؟!

و الله اگر خدا از صد سال شراب خوری بگذرد از این یک کلمه نمی گذرد.،

اصل اصل الاصول! حرف آورده برای خودش! حرف درست کرده! اصلُ اصلِ الاصول!! مثنوی اصلُ اصلِ الاصول؟!

اصلُ الاصول تو عمو قرآن است. قرآن بخون، گریه کن. قرآن بخوان اشک بریز. و لو انزلناه علی جبل لرایته خاشعا متصدعا.» قرآن را اگر به کوهها نازل می نمودیم، از خشیت حق تعالی پاره می شد و پراکنده می شد . ما قرآن فهمیدیم؟!

الحمد لله! قرآن را از دست ما گرفتند!!

ما دیگر قرآن نخوانیم!! از رادیو فقط بشنویم، ما دیگه قرآن خون نیستیم!

قرآن را بستند! برکت بازار شما را اینطور برداشتند.

مگر شما هر روز وقتی در بازار می آمدید قرآن نمی خواندید؟ پس چه شده؟!.

دعا بخوان، گریه کن. حافظ چرا می خونی گریه می کنی!!؟ دعا بخوان گریه کن.

برو دعای حضرت سجاد (علیه السلام) را بخوان. برو دعای ابوحمزه بخوان. دعای ابوحمزه را والله اگر به کوهها بفماند، کوهها
می ترکد.   حافظ! حافظ! حافظ محبّت داره؟! حافظ می فهمد محبّت چیه؟! حافظ می فهمد عشق چی است؟!

حافظ می فهمد خدا چی است؟! مثنوی می فهمد خدا چی هست؟!  . آقا مثنوی می خواند!!

            برو دعای ابوحمزه بخوان برادر عزیزم ، نور چشمم، برو بخوان کیف ببر. محبّت اوست.

            ثابت می تونی بکنی حافظ راستگو است؟! حافظ عادل است؟! مثنوی موثّق؟! مثنوی عادل؟!

            ثابت می تونی بکنی؟!    بجای اینها برو ببین حضرت سجّاد (صلوات الله علیه) چه می فرماید.»

                                    (فایل صوتی موجود است)


مبعث الرسول

السلام و الصلاه علی سیدنا رسول الله خاتم النبیین محمد المصطفی (صلی الله علیه و آله)

و السلام علی اخیه و وصیه و خلیفته الامام المبین امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب و آلهما المعصومین


السلام علی مولانا الامام سید الشهداء الحسین بن علی

السلام علی سیدنا ابی الفضل العباس

السلام علی مولانا الامام زین العابدین علی بن الحسین


مبعث الرسول

السلام و الصلاه علی سیدنا رسول الله خاتم النبیین محمد المصطفی (صلی الله علیه و آله)

و السلام علی اخیه و وصیه و خلیفته الامام المبین امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب و آلهما المعصومین


السلام علی مولانا الامام سید الشهداء الحسین بن علی

السلام علی سیدنا ابی الفضل العباس

السلام علی مولانا الامام زین العابدین علی بن الحسین



مدح حضرت امام سجاد (سلام الله علیه) اینجا


قسمت دوم روایت وحدت»؛

یا أبا ذر، الجلیس الصالح خیر من الوحدة، و الوحدة خیر من جلیس السوء.

الأمالی‏ للطوسی، 535

کلمۀ وحدت» در این روایات به معنى تنها بودن» آمده است. در روایت فوق‏ پیامبر اسلام  -صلى الله علیه و آله- در توصیه ها به جناب ابى ذر غفارى فرموده است همنشین خوب، بهتر از تنها ماندن است؛ و اما تنها ماندن، بهتر است از همنشین بد.

خداوند در قرآن فرموده:  ما ی من نجوی ثلاثه الا هو رابعهم و لا خمسه الا هو سادسهم و لا ادنی من ذلک و لا اکثر الا هو معهم این ما کانوا ثم ینبّئهم بما عملوا یوم القیامه ان الله بکل شیئ علیم   7مجادله

هیچ نجوایى بین سه نفر نیست مگر آنکه نفر چهارم آنها خداست و میان 5 نفر نیست مگر آنکه خداوند ششمین آنهاست و نه کمتر از آن و نه بیشتر مگر آنکه خداوند با آنهاست در هر جا  که باشند، سپس در روز قیامت آنها را خبر خواهد داد به آنچه

عن النبی-صلی الله علیه و آله  - : یا أبا ذر، الذاکر فی الغافلین کالمقاتل فی الفارین.

یا أبا ذر، الجلیس الصالح خیر من الوحدة، و الوحدة خیر من جلیس السوء.

الأمالی ‏للطوسی، 535

پیامبر اسلام - صلى الله علیه و آله- در توصیه ها به جناب ابى ذر غفارى - از شیعیان خالص امیرالمومنین على  - علیه السلام -  فرمودند: اى اباذر؛ کسیکه در میان جمعى از اهل غفلت، خدا را یاد مى کند، مانند کسیست که در بین عده اى که در حال فرار از جنگ هستند، همچنان ایستادگى مى کند.

ذکر خداوند، مصادیقى دارد که در تعالیم قرآن و عترت - علیهم السلام- اصلِ آن، ذکر برگزیدگان معصوم  -علیهم السلام - است که وقتى این مخلوقاتِ برگزیده ى خدا یاد شوند، خداوند یاد شده است.

در تعالیم قرآن وقسمت دوم روایت وحدت»؛

یا أبا ذر، الجلیس الصالح خیر من الوحدة، و الوحدة خیر من جلیس السوء.

الأمالی‏ للطوسی، 535

کلمۀ وحدت» در این روایات به معنى تنها بودن» آمده است. در روایت فوق‏ پیامبر اسلام  -صلى الله علیه و آله- در توصیه ها به جناب ابى ذر غفارى فرموده است همنشین خوب، بهتر از تنها ماندن است؛ و اما تنها ماندن، بهتر است از همنشین بد.

خداوند در قرآن فرموده:  ما ی من نجوی ثلاثه الا هو رابعهم و لا خمسه الا هو سادسهم و لا ادنی من ذلک و لا اکثر الا هو معهم این ما کانوا ثم ینبّئهم بما عملوا یوم القیامه ان الله بکل شیئ علیم   7مجادله

هیچ نجوایى بین سه نفر نیست مگر آنکه نفر چهارم آنها خداست و میان 5 نفر نیست مگر آنکه خداوند ششمین آنهاست و نه کمتر از آن و نه بیشتر مگر آنکه خداوند با آنهاست در هر جا  که باشند، سپس در روز قیامت آنها را خبر خواهد

ثانیاً) سخنی غیر دقیق درباره ارادۀ خداوند از گویندۀ مذکور نقل شد. واضح است اگر کسی بخواهد به ارادۀ الهی استناده کند در چنین موردی و نتیجه بگیرد که اکثریّت و اصل با نجات است مگر کسانیکه.؛  چنین استدلالی نیز واضح البطلان است چه اینکه اگر این استدلال درست می بود، باید یک استتثناء در کار نمی بود که گمراه شود. لذا بحث ارادۀ الهی را نباید به این شکل به نجات و هدایت یا هلاکت و گمراهی مخلوقات نسبت داد.

این مبحث در آیات و روایات فراوانی آمده و بحث مفصّلی دارد از جمله آنچه در احادیث آمده که ارادۀ الهی را به دو قسم تقسیم کرده اند و در مباحث کلامی معمولاً به دو عنوان تکوینی و تشریعی تقسیم می کنند.

به

قسمت دوم روایت وحدت»؛

یا أبا ذر، الجلیس الصالح خیر من الوحدة، و الوحدة خیر من جلیس السوء.

الأمالی‏ للطوسی، 535

کلمۀ وحدت» در این روایات به معنى تنها بودن» آمده است. در روایت فوق‏ پیامبر اسلام  -صلى الله علیه و آله- در توصیه ها به جناب ابى ذر غفارى فرموده است همنشین خوب، بهتر از تنها ماندن است؛ و اما تنها ماندن، بهتر است از همنشین بد.

خداوند در قرآن فرموده:  ما ی من نجوی ثلاثه الا هو رابعهم و لا خمسه الا هو سادسهم و لا ادنی من ذلک و لا اکثر الا هو معهم این ما کانوا ثم ینبّئهم بما عملوا یوم القیامه ان الله بکل شیئ علیم   7مجادله

هیچ نجوایى بین سه نفر نیست مگر آنکه نفر چهارم آنها خداست و میان 5 نفر نیست مگر آنکه خداوند ششمین آنهاست و نه کمتر از آن و نه بیشتر مگر آنکه خداوند با آنهاست در هر جا  که باشند، سپس در روز قیامت آنها را خبر خواهد

در قرآن رفتار منکرین و کفار و معاندین در مقابل حق، چنین بیان شده که آنها به پیامبران الهی پاسخهایی از این قبیل می دادند: تو هم انسانی مثل ما هستی.

این مطلب در آیات بسیار آمده و کار معاندین و منکرین آیات الهیه این بوده که برتری ها و ویژگی های پیامبر الهی را انکار کرده اند و همین رفتار را در قبال جانشینان معصومش نیز داشته اند.

(10:ابراهیم)‏  - (154و 186:شعرا)-(15 : یاسین)‏- (24و 33 و 47: مومنون)

و.

اما این آیات : .انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر.»

برترین شخص عالم هستی پیامبر عظیم الشاءن اسلام حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) ، بعد از تلاش بسیار در هدایت و رنج و اذیت از سوی امت، با افراد زیادی مواجه بودند که هدایت را نمی پذیرفتند و در مقابل حق، معاندت نموده یا نفاق داشتند.

بعنوان یک مثال در حدیث غدیر که اولاً ولایت تامه و مطلقه خداوند و خودشان (= پیامبر صلی الله علیه و آله) را تذکار و دعوت فرمود و بلافاصله ولایت تامه و مطلقه ی امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (صلوات الله و سلامه علیه) را بیان فرمود، در همان حدیث به نقل خاصه، کثرت منافقین و منکرین در مقابل این مهمترین حکم خداوند، بیان شده و در نقل و تاریخ مسلّم نزد همه ی فرق، رفتار اکثر امت در شکستن پیمان غدیر بعد از دنیا رفتن پیامبر (صلی الله علیه و آله) گزارش شده است.

خداوند در این آیه شریفه (.لست علیهم بمصیطر.) در واقع فرموده تو فقط تذکر دهنده هستی، یعنی پیامبر هدایت و دعوت را باحسن  وجه انجام فرموده و حجّت را تمام نموده، امّا اینکه بسیاری از افراد حق پذیر نیستند و جحد و انکار دارند، عقوبتش به عهده ی خود آنهاست نه آنکه متوجه پیامبر -صلی الله علیه و آله- باشد. توده های بسیار مردمان معاند، مشکل و عقوبت بر خود آنهاست که با سوء اختیار، در مقابل دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) عناد و ایستادگی کرده اند، نه اینکه کسی اشکال معاندت آن مردمان را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) برگرداند. انّما انت مذکّر، لست علیهم بمصیطر»، یکی از دلالتهایش چنین است.

که خدای ناکرده افراد جاهل روزگار، از این آیه برداشتی نکنند در انکار عظمت و مقامهای خارق العاده ی پیامبر و جانشینان معصومش (صلی الله علیه و علیهم) که گذشته از مخالفت با براهین فطری و عقلی با آیات بسیار دیگر از قرآن و روایات فوق تواتر در مقامهای فوق تصور چهارده معصوم (علیهم الصلاه و السلام)، و با مذکَّرٌ الیه» در همان آیه نیز در تعارض قرار گیرد.

جهّالی که اینطرف و آنطرف - به کشورهای مختلف- نامه میفرستند، و با یک آیه بازی می کنند و خودشان را نؤمن ببعض و نکفر ببعض» می شمارند و در حقیقت کلّاً و تماماً کفران ورزیده» هستند، شبهات وهّابیّت را که علمای مذهب قرنها قبل در کتب متعدّد جواب داده اند را تکرار نکنند.

اللهم عجل لولیک الفرج و العن اعدائه اجمعین.

خادم الرقیه - علیها السلام - .

(حاشیه: این مطلب در رد شبهۀ فردی است که مدعی شده از طرف مردم ایران به رئیس جمهور امریکا نامه نوشته، نگارنده وارد بررسی مطالب نامه نشده و کاری با این قبیل افراد و برنامه هایشان ندارم و فقط این قسمت که برایم نقل شده به مباحث دینی مرتبط است را جواب داده ام.

همچنین دربارۀ مسائل ی بین ایران و آمریکا و برجام و. نیز چیزی نگفته ام.)


 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایۀ امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب و الائمه المعصومین (علیهم السلام)

عید قربان بر شیعیان مبارک باد

از آنجا که چند روزی تا عید سعید غدیر باقیست قسمتهایی از متن خطبۀ غدیر را به شرحی مجمل ذکر می کنیم. سابقاً به شبهات وهابیّت و تسنن، با استناد به منابع آنها درباره مباحث غدیر پاسخ داده شد و روشن شد که حجّت در این خطبۀ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بر هر عاقلی تمام است. اکنون با اشاره ای کوتاه به بعضی استدلالات ذیل خطبۀ غدیر به ذکر خطبه از منابع تشیع هر بار بیانی کوتاه درباره فقره ای از این بیان مهم و اصیل پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) دربارۀ ارکان اصلی دین اسلام بخصوص امامت و خلافت بلافصل و ولایت الهیّۀ امیرالمؤمنین علی ّبن ابی طالب و دوازده امام معصوم تا حضرت بقیۀ الله الحجۀ بن الحسن العسکری (صلوات الله علیهم اجمعین) و برائت از غاصبین حق ایشان ذکر می شود.

از ویژگی های این فرمایش پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آنکه منابع فرق مختلف اسلامی آنرا نقل کرده اند گرچه فقط شیعه به آن معتقد و پایبند است. منابع تسنن به اعتراف خودشان (مستدرک حاکم، ج3، ص 118) فقط چند جمله از این خطبۀ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را نقل کرده اند لذا نقلِ منابع اصلی آنها از این روایت، ناقص می باشد که البته با همین چند فقره ی مهم، حجّت تمام می شود (چنانکه در پاسخ به شبهات آنها جواب ارائه شد و باز هم اشاره ای خواهد شد). اما نقل شیعه از این خطبۀ عظیم و نورانی کامل تر است و درسها و تذکراتی روشنگر در اصول دین و جدایی راه سعادت از شقاوت دارد. (که روایت الاحتجاج و نقل بحارالانوار از احتجاج را ذکر کردیم)

از ویژگی های این خطبه کثرت طرق نقل و تواتر آنست که اشاره کردیم به منابع فرق مختلف که اذعان دارند به تواتر این روایت، ولو در حد همان چند فقره ای که نقل کرده اند. لذا خطبۀ غدیر خطبه ایست که عاقلی نیست که در سند آن اشکال کرده باشد و اگر بحثی طرح شده در دلالت آن بوده نه سند، که البته جوابِ روشن در دلالت آن نیز بارها روشن و حجت تمام شده است.

تعداد حاضرین در غدیر که پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی الله علیه و آله) این خطبۀ نورانی را در جمع آنها بیان فرمود، اعدادی چون صدو بیست هزار یا صد هزار نقل شده و در بعضی روایات عدّه ای که از ابتدا همراه بودند هفتاد هزار بوده اند.

به هر تقدیر حتّی اگر کمترین عدد را هم بگیریم، حتّی با ادعای بعضی از مخالفین در کمترین عدد حضّار نیز خطبه ای فوق العاده بوده، چراکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) در هیچ امر از دین، چه تلاوت آیات نازله از قرآن برای مسلمین، چه بیان احکام یا . چنین اجتماع بسیار بزرگی را در هیچ مورد دیگری امر به توقف برای بیان نفرموده اند لذا شبهه ای نیست حتی در فرض گرفتن کمترین عدد از نقل حاضرین در زمان بیان این خطبه، آنقدر زیاد است که ممکن نیست این اتمام حجت پیامبر، فقط در میان آنها بماند، لذاست که در طول تاریخ اسلام علمای فرق مختلف در صدورِ آن تردید یا اشکال نکرده اند.

درخشش شخصیّت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) در میان امّت چنان با عظمت بود که گاه یک فعل یا رفتار یا سخن کوچک از آن حضرت که در میان عدّه ای آشکار شده، به سرعت خبرش در میان مسلمین منتشر و شهرت می گرفت، تا چه برسد به اجتماعی بزرگ و خطبه ای عظیم و گرفتن بیعت و .

دیگر آنکه پیامبر الهی در فقره ای از این دعا که به نقل مسلّم نزد همۀ فرق، تواتر دارد، جملۀ ایها الناس» یا معاشر الناس» را فرموده است و پیامبر معصوم الهی با علم بیکران الهی، ممکن نیست همۀ مردم» را خطاب قرار دهد، حال آنکه قرار باشد این بیان فقط در میان عده ای بماند.

دیگر آنکه در نقل منابع خاصه، یکی از دستورهای پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در ضمن این خطبه آنست که هر کس باید این خطبه را به دیگری برساند و هر پدری به فرزندش .

از دیگر شواهد این اجتماع عظیم، مأمورینی بودند که در میان جمعیت مأمور بودند تا کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله) را تکرار کنند تا پیام آن حضرت به سایر حضّار برسد که نشان می دهد دایره ی آن جمعیت چقدر زیاد بوده . همچنین نقل فرق مختلف درباره امر پیامبر (صلی الله علیه و آله) به اینکه جماعت همراه قدری توقف کنند تا کسانیکه عقب تر هستند برسند و فرمان به کسانیکه جلوتر رفته اند به بازگشت که این نیز از شواهد کثرت آن جمعیت می باشد.

لذا در رسیدن این خبر و آشکار شدن این حقیقت برای انسانهای عاقل از صدر اسلام تا کنون هیچ شبهه ای مطرح نیست، و البته از همان روز صدور این بیان از سوی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در میان حضّار، افراد بسیاری بوده اند که در صدد طاعت این فرمایش نبوده اند و حتی منافقانه بیعت کرده اند تا برسد به روزگار از دنیا رفتن پیامبر و فاجعه ی بزرگ امت در مسئله ی خلافت تا برسد به روزگاران بعد و ظلمهای بسیار.  

به هر تقدیر با اینکه تسلیم و طاعت در باره این بیان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در میان مسلمین، از همان روز صدور تا امروز، کم بوده و فقط یک فرقه به آن پایبند مانده است، اما از جهت نقل، همه فرق آنرا نقل کرده اند، و هر مسلمانی باید در قبال آن، راه طاعت و تسلیم را در پیش گیرد، قبل از آنکه فکر کند آیا به سایرین رسیده یا نه.

تمام اینها گذشته از نورانیّت متن این خطبه و نشانه ها و برهانهای الهی در این خطبه است .

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین.

 


 

پرسش: صرفاً با نظر به سطح این دو وسیلۀ نقلیّه (بدون نظر به سایر امور) ؛

آیا صاحب کدامیک از این دو وسیله، مؤمن است و کدامیک کافر؟

جواب از میان پنج گزینه ی زیر:

گزینه 1) هر دو مؤمن هستند.

گزینه 2) هر دو کافر هستند.

گزینه 3) موتوری فقیر، مؤمن است و آن یکی پولدار، کافر است.

گزینه 4) صاحب خودرو هوندا مؤمن، و آن موتوری بدبخت کافر است.

گزینه 5) ما به این ظواهر نمی توانیم قضاوت کنیم

و خدا و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می دانند که هر کدام از این دو، از نظر ایمان در چه وضعی هستند و این دنیا ملاک نیست.

پاسخ صحیح: گزینۀ آخر.

تذکّر1: البتّه در بعضی موارد، از همان ظاهر نیز نشانه هایی آشکار است که فردِ آشنا با دین می تواند بعضی قضاوتها را داشته باشد.

تذکّر 2: تعداد مؤمنین روی زمین در این عصر زیاد نیست.


السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

السلام علی مولانا الامام ابی الحسن علی بن الحسین زین العابدین

السلام علی مولانا الامام ابی جعفر محمد بن علی الباقر

 

السلام علیکم یا اهل بیت ابی عبد الله

 لعن الله ظالمیکم 

 

 

 

یا سیدتنا یا رقیه

 

اللهم عجل لولیک الفرج


 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

آجرک الله یا بقیۀ الله

السلام علیک یا اباعبد الله

فقهاو علمایی که معمولاً از آنها نام می بریم، با انواع عزاداری های رایج و جایز برای مناسبتهای مصائب  پیامبر و عترت طاهرینش (صلی الله علیه و علیهم) موافقت دارند.

فقها و علمایی چون آیات اعلام سیدابوالحسن اصفهانی، سید حسین بروجردی، مرعشی نجفی، سید ابوالقاسم خوئی، میرزا جواد تبریزی، میرزا حسین وحید خراسانی، سید علی سیستانی، سید صادق ، سید صادق شیرازی، شیخ محمد سند و. در این باره مطالب و فتاوا یا بیانیه هایی دارند.

(اینجا جهت موافقت در عزاداری ها مورد نظر است و دربارۀ اعلمیّت و مرجعیت چیزی نگفته ایم، و سابقاً معمولاً فتاوای حضرات آقایان وحید خراسانی و سیستانی که در دسترس بوده را نقل می کردیم.)

اکنون چند نمونه از مرحوم حاج میرزا جواد تبریزی ره- نقل می شود؛

- نظر حضرتعالى راجع به پوشیدن لباس سیاه در ایام سوگوارى سالروز شهادت هر یک از معصومین علیهم السلام چیست؟ همچنین لباس مشکى در سراسر ماههاى محرّم و صفر چطور؟

[جواب] باسمه تعالى؛ به عنوان اظهار حزن و اندوه بر مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام و سایر معصومین علیهم السلام مستحب است، و الله العالم.

(1996)

آیا براى عزادارى حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام جایز است با بدن بدون پیراهن و به صورت شدید سینه‌زنى شود و بدن قرمز شود؟

[جواب] باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و الله العالم.

[[ایشان در جای دیگری (شماره 2004) چنین دارد که عزاداری بدون پیراهن احتیاطاً در معرض دید ن نامحرم نباشد]]

(1994)-آیا شدن و سینه زدن، به گونه‌اى که سینۀ عزادار قرمز شود، یا گاهى نیز خونریزى کند، جایز است؟

[جواب] باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و الله العالم.

 (1995)- سینه و زنجیر زدن در مراسم عزادارى ائمه در صورتى که بدن سرخ شده و یا زخم شود جایز است؟

[جواب] باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و الله العالم.

1942‌- آیا چیزى که خلاف قانون است، حرام است .؟

[جواب] بسمه تعالى- باید کارى نکرد که نظم مملکت به هم بخورد.

[[ نگارنده: قانون وماً قانون شرع نیست، امّا بر هم ریختن نظم عمومی جایز نیست

و بعضی فقها رعایت قانون را لازم شمرده اند بجز در موارد خلاف شرع]]

 

(1998)- گذاشتن وسایل هیئات عزادارى امام حسین علیه السلام در مساجد چگونه است؟

[جواب] باسمه تعالى؛ گذاشتن وسایل هیئات و دسته‌هاى عزادارى امام حسین علیه السلام در مسجد مانعى ندارد، لکن باید در جایى از مسجد بگذارند که مانع از نمازِ نمازگزاران نباشد، و لو به اینکه با تخته و مثل آن جاى خاصى براى آن در مسجد درست کنند، که مانع نمازگزاران نشود، و الله العالم.

[[نگارنده: کسانیکه در مسجد عزاداری دارند اگر خون جاری می شود، نجس کردن حرمهای معصومین علیهم السلام و مسجد جایز نیست و در صورت نجس شدن باید برای تطهیر اقدام شود.، اما نجس شدن زمین در حسینیه ها و. اشکالی ندارد و لازم نیست برای تطهیراقدام کنند یا به کسی اطلاع دهند گرچه خوبست غیر از موردی که سبب تنجیس غذا یا آب وضو و . شود یا تصرّفی باشد که باید تطهیر یا اطلاع رسانی شود.]]

 

 (2010)- آیا عزادارى حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام واجب است؟ و اگر کسى در اینگونه مجالس شرکت نکند، معصیت کرده‌؟

[جواب] باسمه تعالى؛ عزادارى براى امام حسین علیه السلام تعظیم شعائر دین است، و شرکت نکردن در مجالس عزادارى چنانچه از روى بى‌اعتنایى و به عنوان اعراض از مذهب اهل البیت علیهم السلام باشد، جایز نیست، و الله العالم.

[[نگارنده: از جهت ارتباط مستقیم ترِ این امر با اصول دین، ضرورت و جهتی غیرفتوایی نیز بر هر مؤمنی دارد که با حدودی که فقیه بیان کرده انجام می شود]] 

منبع: تبریزى، جواد بن على، استفتاءات جدید ، قم ، ج1 ، ص 452 و 454 و 456 و ج2 ، ص 477 .

***

اما سایرین مانند جریانهای ی، در این امر (یعنی انواع و حدود عزاداری و.) اختلاف مسیرهایی با ما دارند.

همچنین طلبه های فرقۀ فلسفه و عرفان نیز در این مقوله با شیعیان تفاوت مسیر دارند.

یادآوری سخنان بعضی فقها و بزرگان:

آیت ا. وحید خراسانی -دام ظله- :

مبادا هیئات مذهبی بازیچۀ ت شود.

این لاطائلاتی که یک عدّه عوام و لو زیر عمامه- القا می کنند در نفوس عامّه،

که این حدّ از عزا می کند، اینقدر شعور ندارند، اینقدر سواد ندارند،

روایت صحیح السند است و ارحم الصرخۀ التی کانت لنا .»

***

مرحوم اقای لطیفی نسب : .گریه هم که می کنیم، سینه هم که می زنیم، زنجیر هم که می زنیم.،

برای دعا برای فرج مولا صاحب امان است.

***

خوش به حال آن مدّاح مؤمن که بعد از روضه و ی، بجای دعا برای مولا حضرت امام زمان (سلام الله علیه)، برای فلانی و فلانی دعا نکند که زحماتش هدر برود. سایر دعاهای جائز مثل عاقبت به خیری و. هم اگر بود بعد از دعا برای فرج.

آن لیست اسامی کذایی که در جواب بیش باد» گفته می شود نیز ان شاء الله در محافلِی که فضا متناسب هست انجام می شود، نه جایی که نباید اعلان کرد.]]

بامید توفیق همۀ مؤمنین و مؤمنات

 

 

 

از نوشته های گذشته :

ریشه یابی مصائب عاشورا و کربلا قسمت یکم :

اینجا

قسمت دوم:

اینجا

گوهر اشک :

اینجا

 


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

مناسبت قبلی : 18 ذی الحجه غدیر

 سالمرگ سومین ظالم

 

السلام علی مولانا الامام ابی الحسن موسی بن جعفر الکاظم

 

 

سالروز مباهلۀ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) با نصارای نجران

فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ

وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ» (61آل عمران)

.بعد از آنکه نصرانیان نجران سخن حقّ را نپذیرفتند پیامبر اسلام آنها را به مباهله دعوت فرمود و قرار بود هر دو طرف حاضر شوند و خدا را بخوانند تا خداوند طرفی که باطل است را لعنت و دچار عذاب فرماید و آشکار شود که طرف مقابل حق است.

در یک طرف پیامبر اسلام حضرت محمّد مصطفی (صلّی الله علیه و آله)، حضرت امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (سلام الله علیه) بعنوان انفسنا» در آیۀ مباهله (61 آل عمران) - ،

حضرت صدّیقۀ کبری فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها) بعنوان نسائنا» در آیه- ،

حضرت امام حسن مجتبی و حضرت امام حسین سیّدالشهداء (صلوات الله علیهما) بعنوان ابنائنا» در آیه-

برای مباهله آمدند.

در طرف دیگر قرار بود جمعی مشابه از بزرگان و رئوس نصرانیان حاضر شوند.

وقتی پنج تن (صلوات الله علیهم) در راه می آمدند، بزرگِ نصرانیان به اطرافیانش گفت چهره هایی می بینم که اگر دست به دعا بردارند کوهها از جا کنده می شوند.!

پنج نفر آمده بودند در عین جلالت و درخشش نور و عظمت، در عین حال بسیار ساده؛ پیامبر و خانواده اش بدونِ محافظ و بدونِ لشگر و . .  لذا نصرانیان ترسیدند و همانجا عقب نشینی کرده و حاضر به پرداخت جزیه شدند.

***

منابع عامّه و خاصّه نقل کرده اند جمعی که برای مباهله در طرف پیامبر (صلّی الله علیه و آله) آمده بودند، پنج تن آل عبا (علیهم السلام) بودند، لذا تردیدی نیست به ازای کلمۀ انفسنا» در آیۀ مباهله در طرفِ پیامبر، امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (صلوات الله علیهما و آلهما) بوده است.

بر همه روشن شد مراد از نَفس مقدّس پیامبر»، شخصِ دیگری غیر از علیّ بن ابی طالب» نبوده است.

این حقیقت بسیار عظیم است و یکی از نتایج آن چنین است که هر کس با امیرالمؤمنین دشمنی نماید، در حقیقت با خودِ پیامبر دشمنی کرده است. این مطلب بطور جداگانه در روایات بسیار در منابع فِرَق مختلف آمده که در این قسمت از آیۀ مباهله نیز همان نتیجه بدست می آید. هر کس با امیرالمؤمنین دشمنی کرده حتّی اگر در میان ن پیامبر باشد- ، درواقع با خودِ پیامبر (صلّی الله علیه و آله) دشمنی نموده، و دشمنِ پیامبر، دشمنِ خداست. که دربارۀ این مطلب و مصادیقِ آن نیز روایات بسیار از منابع فریقین موجود است.

این آیه مباهله (61 آل عمران) - نیز یکی دیگر از فضیلتهای درخشنده و اختصاصی اهل البیت (علیهم الصلاه و السلام) است که علمای مذهب از گذشته ها علیه مخالفین شیعه بدان استناد می جسته اند.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

 

سالروز نزول سورۀ هل اتی از فضائل اختصاصی عترت پیامبر (صلی الله علیه و علیهم)

 آیه تطهیر و عصمت چهارده معصوم (علیهم السلام)

آیه بخشش امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در رکوع

 

تذکر : فاصله جحفه تا مکه و موقعیت غدیر

که در گذشته در پاسخ به شبهات تسنن و وهابیت جواب داده شد،

طبق منابع خود آنها بود،

و اختلاف دو عدد، اثری در برهان و استدلال شیعه ندارد

 

 

 

 


تذکری درباره ایه اکمال

الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» (3 مائده)

خداوند در این آیۀ منزله بر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرموده:

امروز غدیر- دین شما را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام کردم

و راضی شدم که اسلام برای شما دین باشد.

از آیات منزله در غدیر آیه اکمال دین و اتمام نعمت از سوی خداست که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خطبۀ غدیر تلاوت فرمود.

منابع تسنّن روایات نزول این آیه در ماجرای غدیر و فرمایش پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره حضرت علی (علیه السلام) را نقل کرده اند، گرچه بدان معتقد نبوده و نیستند (که نمونه هایی در مقالات پاسخ به آنها ارائه شد)

روایات منابع خاصّه در شأن نزول این آیه در غدیر و ولایت و امامت و خلافت امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب و یازده فرزند معصومش (سلام الله علیهم اجمعین) روشن و مورد اجماع است و شیعه در این باره اختلافی ندارد.

بعضی استفاده ها از این آیه مهم در خطبۀ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در بیان امامت و ولایت و خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی و یازده فرزند معصومش (سلام الله علیهم اجمعین) :

اکمال دین خدا، از طرف خداست که با صیغۀ متکلّم در آیۀ شریفه آمده. همچنین است اتمام نعمت خدا.

انسانها محتاج محض بسوی خداوند هستند. مردمانی که اوصاف عموم آنها قبل از بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) از مسلّمات تاریخ است که در جاهلیّت چه وضعی داشتند از وحشی گری هایی که آنرا سبب افتخار می شمردند تا . آنها که اگر قبل از بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودند در گمراهی آشکار بودند .ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (2جمعه)، با درخشش نور اسلام بسبب پیامبر (صلی الله علیه و آله) و آشنایی با توحید و دین حق، راه سعادت و نجات از بدبختی و هلاکت، در پیش رویشان گشوده شد.

همۀ آنها نعمت بزرگ پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله)، و هدایتگری او را مدیون خالق یکتا هستند؛ وجود پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در میان انسانها، نعمت بزرگ خالق بی همتا بر بشریّت است، گرچه در عمل؛ قلیل من عبادی الشکور» (6 سبا)

از اصل نجات و رهایی از ظلمات و بدبختی شرک بسوی نور توحید و معرفت گرفته تا اعمال و احکام فردی و اجتماعی که انسانها و جامعه ای مستغرق در وحشی گری جاهلیّت که گفتن بعضی آداب و رسوم شان شرم آور است، آنها را رهنمون شد به سیرۀ پسندیده و عقلانیت و رفتار نیک. این نعمت بزرگ خالق بی همتا بر بشریّت بوده که انسانها بدون آن، هیچ راهی بدان نداشته و اوصاف و وضع شان قبل از آن، از مسلّمات تاریخ است که در قرآن هم آمده.

جامعۀ گمراه بشری و انسان بیچاره به سوی خداوند، همچنانکه در اصل این نعمت محتاج بسوی خالق بی همتا بوده است، در کمال دین و تمام شدن نعمت نیز محتاجِ محض بسوی خداست. خداوند در غدیر با اعلان رسمی پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره ولایت و خلافت و امامت امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب و فرزندان معصومش سلام الله علیهم اجمعین- ، دین را کامل و نعمتش را تمام فرمود.

چنانکه اکمال دین از سوی خداوند و اتمام نعمت از سوی او به این امر بوده است، روشن می شود که دینِ بدون آن، ناقص است، نعمت بدون آن ناتمام، و خداوند از دین بدون این امر مهم، ناراضی است.

خلاف عقل است که دین از سوی خدا و نعمت از سوی او باشد، اما او محتاج و سردرگم آنرا رها کرده باشد تا مردم بخواهند اقدام کنند در این مهمترین رکن دین!!  چه رسد به انسانهایی که تا دیروز مستغرق در وحشی گری بودند و وضع فاجعه بار آنها در معرفت و رفتار در دورانهای مختلف از قطعیّات تاریخ اسلام است و اوصاف برگزیدگان سقیفه در نقل مسلّم نزد همه که چه وضع فاجعه باری در شناخت دین داشتند و چه رفتار جنایت باری در سیرۀ عملی.

اگر دین در احکام نماز محتاج بود تا مردم با رأی شوری یا. شکل نماز را تعیین کنند، هیچ عاقلی چنین دینی را نجاتبخش نمی دانست و همسان بود با بازگشت به روزگار سجده بر بتِ خودساخته»، امّا امرِ ولایت که عقلاً و بفرمودۀ قرآن و پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) اولی و اهمّ از سایر احکام است، ناقص رها کردنش بسوی مردم، افترائی فاجعه بار است که ساحت ربوبی منزّه از آن می باشد و خداوند از مخلوقات بی نیاز است.

دین بدون معرّفی جانشین پیامبر و امام الهی، دین ناقص است. ساحت آئین الهی اسلام و شریعت خاتم منزّه از چنین نقص و عیبی است.

 و مردمانی که بعد از بیان و اتمام حجّت در غدیر و دیگر مواقف، این امر اصلی را از سوی غیرخدا جویا باشند، آنرا از راهی از غیر جانب خدا و غیر نصّ پیامبر (صلی الله علیه و آله) بخواهند، نه تنها دینشان ناقص و خدا از آن ناراضی است بلکه انکار و جحد در قبال تمام نعمت الهی در غدیر است. منکرِ این امر، منکرِ تمام نعمت است و این بازگشتی است به جاهلیّت و کفر قبل از بعثت پیامبر. وَ ما مُحَمَّدٌ إِلّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرینَ » (144 آل عمران)

در عمل، رفتار اکثر امّت بعد از دنیا رفتن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، کفران نعمت الهیه از طرف مردم را واضح نمود. این نعمت عظمای خالق هستی بر بشر بود که از سوی اکثر جامعۀ منسوب به اسلام از آن روز به بعد مورد کفران واقع شد و عدّه ای که کمتر بودند- شکرگزار گشتند. این فرقۀ ناجیه، با رشد و پیشرفت در آشنایی با تعالیم دین، احتیاجِ خود به آستان هادیان معصوم الهی را بیشتر متذکّر میشدند و عدّه ای که موفّق به گذر از امتحانهای الهی بودند، با هدایت و دستگیریِ جانشیان معصوم پیامبر (صلی الله علیه و آله) به سعادتی که در غدیر نشان داده شده بود رهنمون گشتند.

تاریخ ادوار مختلف اسلام نشان داده امّت در یادگیری احکام دین، محتاج به آستان عترت هدایتگر (علیهم الصلاه و السلام) بوده اند، امّا حتّی در فرضی که می توانستند احکام دین را از طریقی بدست آورند، به دلالت آیۀ اکمال و نصوص، خداوند از دین بدون ولایت ندا داده شده در غدیر، ناراضی است و انکار آن، انکارِ تمامِ نعمت است.

آخرین شریعت الهیّه با شرطی تا قیامت کامل و باقی گشت که دوازده جانشین و امام از عترت معصوم پیامبر (صلی الله علیه و آله) معرّفی و مسیر هدایت و نجات برای ابد از مسیر هلاکت و شقاوت جدا شد و لازم نمود برائت از دشمنان ایشان و از هر مسیری که در معارضه و مخالفت با آن برپا شود ؛ .الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم.» .

این دین با ولای چهارده معصوم و دوازده امام برای ابد کامل شد و از مسیرهای کفر و نفاق و شرک دخالت شوری و مخلوقات در نصب امام و خلیفه جدا گردید و از این عیب ها منزّه و بی نیاز است .الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم.» .

دین کامل با هادیان معصوم الهی، از رخنه گری های فرقه های گمراه کننده و خرافی مانند فلسفه و عرفان و تصوّف، منزّه و بی نیاز است. .الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم.».

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین


السلام علیک یا صاحب العصر و امان

ای کهفیان مرا چو سگی تا حرم برید

امشب حسین حسین نکنم هار می شوم

مراتب گناهان؛

از نظر قرآن و احادیث عترت (علیهم الصلاه و السلام)، معاصی و گناهان در یک رتبه نیستند.

گناه معاداۀ و دشمنی با اولیاء دین (علیهم الصلاه و السلام) از گناهان بعد بدتر است و بنص متواتر نابخشودنی و موجب خلود در عذاب الیم چنانکه درباره قتلۀ ائمّۀ دین داریم. مگر چند موردی که قبل از دست دادن فرصت مانند حضرت حر(علیه السلام) موفق به توبه شدند و از زمرۀ ظالمین خارج شدند.

باز از میان سایر گناهان، گناه بدعت گذاشتن در دین و نسبت دادن کذب به خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و فتوا دادن بدون علم، بعضاً پائین تر از مورد قبل ولی بدتر از مورد بعد می باشد.

در رتبه های بعد، معاصی رفتاری از قبیل گناهان زبانی و جوارحی می باشد که باز در میان اینها هم مراتب متفاوت و بعضی شدیدتر از بعضی دیگر است.

البته در احادیث هشدار فرموده اند که فرد حق ندارد هیچ گناهی را کوچک بشمارد حتّی گناهان ساده ی رفتاری و زبانی را، و خود همین کار (یعنی سبک و کوچک شمردن معاصی) را گناه شدیدی شمرده اند.

امّا در عین حال چنانکه ذکر شد مراتبِ معاصی نزد خداوند یکسان نیست.

کسیکه از نعمت حبّ اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بهره مند است و لو خدای ناکرده خطاکار باشد، نباید خودش را در صف ظالمین و دشمنان عترت  بشمارد، بلکه باید سعی در اصلاح برنامه اش نماید.

و نستجیر بالله تعالی و صلی الله علی سیدنا محمد و آله المعصومین.

(آیات و روایات موجود است)


شیعه شناسی»

افراد مختلفی از لفظ شیعه» استفاده می کنند. امّا باید روشن شود مراد شیعه ی چه کسی» است؟

حضرت سیّدالشهداء (علیه السلام) روز عاشورا خطاب به لشکر کفر چنین فرمود: ای شیعیان آل ابی سفیان. (لع)

ولی اگر مراد از شیعه، شیعۀ امیرالمؤمنین علی (علیه الصلاه و السلام) است، او حق دارد بگوید چگونه است و شیعه کیست. اگر از نام شیعه بهره گرفته شود ولی در واقع از خود تبعیّت کنیم، شیعۀ خود هستیم نه شیعۀ ائمّه طاهرین (علیهم الصلاه و السلام).

مراتبی از شیعه بودن برای حضرات چهارده معصوم (علیهم الصلاه و السلام)، فوق آنست که امثال نگارنده از آن دم بزنیم. انّ من شیعته لابراهیم.» (83 صافات)

امّا در حدّی که تذکّری باشد و جلوی انحراف گرفته شود اینجا به چند روایت اکتفا می شود و بحث در احادیث بیش از اینهاست؛

  • حدیث یکم از حضرت امام رضا (علیه الصلاه و السلام)؛

الصدوق بسنده عن الحسین بن خالد عن أبی الحسن الرضا [علیه الصلاه و السلام] قال:

شیعتنا المسلمون لأمرنا الآخذون بقولنا المخالفون لأعدائنا

فمن لم یکن کذلک فلیس منّا»

صفات‏ الشیعة، ص3، شیخ صدوق، انتشارات اعلمى‏

از حضرت امام رضا صلوات الله و سلامه علیه - :

شیعیان ما، تسلیم برای امر ما هستند، گیرندۀ سخنِ ما هستند، مخالف دشمنان ما هستند.

پس هر کس اینچنین نبود از ما نیست.

بعضی استفاده ها:

  • (تسلیم برای امر ما) شیعۀ امیرالمؤمنین علی و ائمّه معصومین علیهم السلام-، مطیع محض درباره اوامر و نواهی معصومین علیهم السلام- است. قیام، چشم. قعود، چشم.

پس شیعه اوّلاً چهارده معصوم علیهم السلام- را مفترض الطاعه» می شناسد و معتقد است و در بند این و آن نیست.

سپس درباره احکام عملی، کسیکه فقیه نیست و در شرائط فعلی خود با اوامر و نواهی ایشان مواجه نیست، از فقیه شیعه ای که مجموعۀ احادیث اهل بیت عصمت علیهم السلام را بررسی کرده و شرائط خاصّی را دارا باشد، تقلید می کند.

  • (الآخذون بقولنا) شیعه در هر چیز، سخن چهارده معصوم علیهم الصلاه و السلام- را می گیرد و حق می داند، و دنبال دیگران نمی رود. دنبال خرافات مثنوی مولوی نمی رود. دنبال خیالات ملاصدرا نمی رود. دنبال فلان و فلان نمی رود. اگر هم از صحبت عالِمی استفاده می کند، عالمی است که با احادیث اهل البیت (علیهم السلام) آشناست نه دکّانهای کاذب.
  • (المخالفون لاعدائنا) شیعه، مخالف دشمنان عترت پیامبر صلی الله علیه و آله است. با دشمن امیرالمؤمنین دوستی نمی کند، از همۀ دشمنان اهل البیت بیزار است. کسیکه در عقیده با دشمن اهل البیت دوستی یا وحدت دارد، شیعه نیست.

البته در مقام ابراز و اظهار برائت باید تکلیف را مراعات نمود.

 

  • حدیث دوم در اوصاف شیعه از حضرت امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (سلام الله علیه):

.وَ اخْتَارَ لَنَا شِیعَةً یَنْصُرُونَنَا وَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ یَبْذُلُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فِینَا أُولَئِکَ مِنَّا وَ إِلَیْنَا.

بحارالأنوار، 44 ، 287 ؛ عن الخصال 2، ص634 .

از اوصاف شیعه یاری اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، خوش حالی در خوش حالی ایشان، اندوه و حزن در حزن ایشان (علیهم السلام) است. .

 

  • حدیث سوم از حضرت امام صادق (سلام الله علیه)؛

.ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) : رَحِمَ اللَّهُ شِیعَتَنَا، شِیعَتُنَا وَ اللَّهِ الْمُؤْمِنُونَ فَقَدْ وَ اللَّهِ شَرِکُونَا فِی الْمُصِیبَةِ بِطُولِ الْحُزْنِ وَ الْحَسْرَةِ.

ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ للصدوق، ص 217 .

حضرت امام صادق (سلام الله علیه): خداوند شیعیان ما را رحمت کند، قسم به الله که شیعیان ما همان مؤمنون» هستند، قسم به الله که آنها در مصیبت با ما شراکت کرده اند با حزن و اندوهِ طولانی و حسرت.

 

  • حدیث چهارم از حضرت امام حسن عسکری (صلوات الله علیه) در نامه به پدر شیخ صدوق:

امر شیعیان به صبر» و انتظار فرج» خصوصاً در طول دوران غیبت فرزندِ آن حضرت (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)؛

. وَ عَلَیْکَ بِالصَّبْرِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ .

.فَاصْبِرْ یَا شَیْخِی یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلَى أَمْرِ جَمِیعِ شِیعَتِی بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى جَمِیعِ شِیعَتِنَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه.

 بحارالأنوار، ج50، ص317 .

 

  • آخرین روایت در این نوشتار کوتاه: نمونه ای از رفتار یکی از راویان جلیل القدر حدیث و فقیه از خواصّ اصحاب حضرات امام باقر و امام صادق (سلام الله علیهما) جناب محمّد بن مسلم ثقفی؛

. عن زرارة قال شهد أبو کریبة الأزدی و محمد بن مسلم الثقفی عند شریک بشهادة و هو قاض فنظر فی وجههما ملیا ثم قال جعفریان فاطمیان فبکیا فقال لهما ما یبکیکما فقالا له نسبتنا إلى أقوام لا یرضون بأمثالنا أن ن من إخوانهم لما یرون من سخیف ورعنا و نسبتنا إلى رجل لا یرضى بأمثالنا أن ن من شیعته فإن تفضل و قبلنا فله المن علینا و الفضل قدیما .

الاختصاص، ص 202 .

.زراره نقل نمود که محمّد بن مسبلم ثقفی همراه با رفیقش در دادگاه برای شهادت دادن در امری حاضر شدند. قاضی دادگاه (که از عمّال آن حکومت ظلم بود) شریک» نام داشت. وقتی در چهرۀ محمّد بن مسلم و همراهش نگاه کرد گفت: جعفریّان، فاطمیّان» یعنی این دو نفر، از شیعیان منسوب به حضرت امام صادق و منسوب به حضرت فاطمۀ زهرا (سلام الله علیهما) می باشند.

همین که قاضیِ ظالم این کلام را گفت، حضّار دیدند محمّد بن مسلم و رفیقش گریستند.

شخصیّتی فقیه و از اشراف، در چنین موضع حسّاسی در مقابل همه گریان شده بود.

قاضی از آنها پرسید چه چیز شما را می گریاند؟

جواب محمّد بن مسلم و رفیقش چنین بود که چون ما را به کسانی نسبت دادی که لیاقت آنها را نداریم که از شیعیانشان باشیم، پس اگر مولایمان حضرت امام صادق (علیه السلام) تفضّل فرماید و ما را قبول کند، او بر ما منّت گذاشته.

و الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی سیّدنا محمّد و آله الطاهرین.


پرسش: آیا نوشتۀ اسامی که مانند اسامی حضرات معصومین (علیهم الصلاه و السلام) می باشد بر روی کاغذ، اگر بصورت عَلَم برای افراد بشر بکار رفته باشد و مراد از آنها معصومین نباشد، مانند علی»، محمدحسن»، حسین» و. که نام افراد عادی باشد،

آیا حفظ احترام این اسمها نیز لازم است؟ (از جهت روی زمین افتادن و.)

پاسخ مراجع عظام: خیر، حکمِ اسامی حضرات معصومین (علیهم الصلاۀ و السلام) را ندارد.


مجالس سرور و محدود با پوشش به دور از معاصی

سالمرگ یکی از چهار بدترین مخلوق خدا

 

خبری نقل شد که گویا ذرت های فاسد پخش شده،

لذا امسال احتیاطا از مصرف پف فیل خودداری شود

 

 

 

 

سالروز آغاز امامت آقا و رهبر مؤمنین

حضرت بقیه الله الحجه بن الحسن المهدی

(صلوات الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف)


مجالس سرور

سالمرگ یکی از چهار بدترین مخلوق خدا

 

 

 ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الآخره»

(57 احزاب)

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) : فاطمه بضعه منی یوذینی ما آذاها»

قالت سیدۀ النساء (سلام الله علیها) : . و الله لقد آذیتمانی.»

قال سید الشهداء الحسین بن علی (سلام الله علیهما) : . قتلنی فلان و فلان .»

 

 

 

خبری نقل شده که گویا ذرت های فاسد پخش شده،

لذا امسال احتیاطا از مصرف پف فیل خودداری شود ،

صدق یا کذب خبر را در جریان نیستم

 

 

 

 

 

در هشتم شوال 260 ه .ق

و پس از لحظه ی شهادت حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام)

 آغاز امامت آقا و رهبر مؤمنین

حضرت بقیه الله الحجه بن الحسن المهدی

(صلوات الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف)

بوده است.

 


چند تذکّر کوتاه در ردّ برخی تفاسیر از وحدت»؛

مقدّمه1) بحث کاملتر و مستند تر قبلاً در پاسخ به تسنّن و وهّابیّت بیان شده و در مقالات نقد برخی تفاسیر نیز آمد و اینجا صرفاً چند تذکّر بسیار کوتاه می آورم.

مقدّمه2) انتقاد از مقولۀ وحدت در اندیشۀ برخی مقامات نظامِ ایران»، جهتِ نظری و علمی دارد و از جهتِ عملی به معنی بر هم ریختن نظم عمومی نیست و اهل مذاهبِ مختلف باید در رفتارِ عملی، نظم عمومی را رعایت کنند و تابعِ وظیفۀ دینی باشند و به حقوق احترام بگذارند.

آیۀ نخست: أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ (7) أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوى‏ ثُمَّ یَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ یَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ إِذا جاؤُکَ حَیَّوْکَ بِما لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللَّهُ وَ یَقُولُونَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمَصیرُ» (8مجادله).

آیات فوق با تذکّر به خداوند سبحانه و غیریّتِ او با خلق و وم مراقبتِ مخلوقات از این جهت که در معرض نظارت و حساب خدا هستند، هشداری هم دارد بر کسانیکه در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مواجهه با آن ذات مقدّس (صلی الله علیه و آله) ادب ورزیِ لازم را نداشتند و شأن الهی آن حضرت را رعایت نمی کردند.

در اینجا استفاده این است که از جهتِ در معرض نظارت خدا بودن، تفاوتی میان سه نفر یا چهار نفر یا چند میلیون نفر نیست و حساب از دست خدا خارج نمی شود و لا تزر وازرۀ وزر اخری».

حضرت صدّیقۀ کبری (سلام الله علیها) در شکایت از رفتارِ امّت بعد از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نقض پیمان غدیر و دشمنیِ غاصبین خلافت با اهل البیت (علیهم السلام) این آیه را تلاوت فرمود . إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ» (8 ابراهیم علیه السلام). اگر شما و همه ی مردم روی زمین، همگی با هم کافر شوید، خدا بی نیاز است و هیچ ضرری به خدا نمی رسد.

همه با هم در جهنّم وحدت داشته باشید، هیچ مشکلی برای خدا و اولیاء خدا درست نخواهد شد.

آیۀ دوم: بروز تفرقه هنگام ظهور عِلم ِ الهی»؛

وَ ما تَفَرَّقُوا إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ .» (14شورى)

إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ» (19آل عمران)

کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلّا الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» (213بقره)

طبق آیات قرآن، امّتها تا پیش از فرستادن پیامبران الهی از سوی خداوند، وحدت» داشته اند.

اوصاف امّتها قبل از بعث رسولان از سوی خداوند - چه قبل از دعوت پیامبران پیشین چه قبل از دعوت پیامبر خاتم (علی نبینا و آله و علیهم السلام)- در قرآن و نقل مسلّم نزد همه آمده که امّتها با فاصله گرفتن از پیامبر قبلی و در دوران فَترَت» (یعنی فاصله های زمانی چند صد ساله بین پیامبران که هنوز پیامبر بعدی نیامده بود) دچار چه خرافات و وحشی گری ها و بت پرستی ها و عادات و رسوم غلطی بودند.

خداوند در آیات قرآن فرموده قبل از آنکه خداوند نعمت ارسال پیامبر الهی را بر امّتها نعمت دهد، مردمانِ امّتها وحدت» داشتند به این معنی که: یکپارچه وحشی بودند» یعنی در وحشی گری، خرافات پرستی، همه ی مردمان با هم متّحد بودند.

سپس آیه قرآن می فرماید زمانی این وحدت به هم خورد و در میان مردمان تفرقه» پیدا شد که عِلمِ الهی» در میان شان پیدا شد یا آیات و بیّنات و نشانه های آشکار الهی» در میان آنها پیدا شد. یعنی زمانی که خداوند یک پیامبر جدید فرستاد.

و اگر خدا آنها را رها می کرد و پیامبری هدایتگر نمی فرستاد، آنها در بت پرستی و وحشی گری، همچنان به اتّحاد خودشان ادامه می دادند.

از نظر قرآن، ظهورِ علمِ الهی به سبب پیامبر الهی در میان مردمان، باعثِ بر هم خوردن اتّحادِ باطل میان امّتها شده است. تا قبل از آمدن نبیّ الهی، بر گِرد بتها و عادات وحشیانه، متّحد بودند. پیامبر الهی که آمد و حقیقت روشن شد، تفرقه ایجاد شد و مردم در قبالِ هدایتِ الهی، دو گروه شدند: عدّه ای ایستادگی و انکار کردند و عدّه ای حق را پذیرفته و تبعیّت کردند.

پس سببِ پیدایش تفرقه در میان مردمان جاهلیّت، آمدنِ هدایتِ پیامبرِ الهی بوده است.

و در فراز و فرودهای دورانِ حیاتِ دنیویِ پیامبران الهی و امتحانهای الهی، گاهی تعداد مؤمنین و کافرین تفاوت می کرده و معمولاً اهل ایمان در اقلّیّت بوده اند. بخصوص در امتحانهای اصلی مثل امتحان بعد از شهادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که اکثر امّت از هدایت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) روی گردان شدند و خلیفه ای که خدا و رسول تعیین فرموده بود را منکر شده به دنبال غاصبین و ظالمین رفتند.

پس باید مراد از تفرقه» و وحدتِ» صحیح به بیانی که در هدایتِ صاحبان معصومِ دین آمده روشن باشد که چه تفرقه ای» بد است و وحدت بر گِردِ چه حقیقتی» صحیح است.

آیۀ سوم: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا.» (103 آل عمران)

آیات قرآن برای بازی ی» نازل نشده است.

آیات قرآن برای مسابقۀ نَفَس گرفتن» نازل نشده است که ببینیم هر فرد می تواند چند آیه را به یک نَفَس بخواند بعد بقیه فریاد الله الله» سر دهند!

خداوندِ حکیم که قرآن را لغو نفرستاده، و پیامبری که این قرآن، معجزه و آیتِ حقّانیّتِ اوست (صلی الله علیه و آله)، هدایت را فقط و فقط در گرو تمسّک به هر دوی قرآن و عترت (علیهم السلام) دانسته.

بسیاری از آیات قرآن، زمینه دارد که موردِ استفاده از سوی هر دو طرف دعوا باشد. یک طرف می گوید: واعتصموا بحبل الله و لا تفرّقوا.» ، یعنی تو باید حرفت را رها کنی و بیایی حرف مرا گوش دهی با من متّحد شوی. طرف دیگر هم می گوید و اعتصموا بحبل الله و لاتفرّقوا.» یعنی تو باید حرفت را رها کنی با من متّحد شوی.

قرآنِ خالی ممکن است ابزار بازی بر روی نیزه در مقابل حجّت معصوم الهی قرار گیرد چنانکه در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رخ داد.

امّا شیعه می گوید این قرآن، یک آورنده و منزلگاه دارد، او حق دارد آیات قرآن را به طرف خودش بخواند. چنانکه در حدیث متواتر ثقلین نیز آمده.

پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمود حبل الله المتین» امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (سلام الله علیه) است. دوازده امام معصوم، حبل الله المتین هستند.

حضرت صدّیقه کبری (سلام الله علیها) در خطبۀ عظیم و جانسوزشان فرمودند خداوند امامتِ ما» یعنی امامت دوازده امام معصوم پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) را سببِ امان از تفرقه» قرار داده و در جای دیگر فرمودند مَثَل امام، مَثَل کعبه است، مردم باید بسوی او بروند نه او به سوی مردم.

غیر از فرقۀ ناجیه، سایر امّت نرفتند و فرمان قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله) را عملاً تکذیب کردند، هزار و اندی سال است که خسارت دنیا و آخرت دیده اند و لعذاب الآخرۀ اکبر.

چهارم: آیات نابرابری بعضی مخلوقات از نظر قرآن؛

قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ .» (100مائده)

خبیثِ پلید»، با پاک و نیک» با هم برابر نیستند.

لا یَسْتَوی أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُونَ» (20)

اصحاب دوزخ با اصحاب بهشت برابر نیستند، اهل بهشت هستند که رستگارند.

وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصیرُ (19) وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ (20) وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ (21) وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ .» (22فاطر)

کور و بینا با هم برابر نیستند [مهمتر از بینایی دنیوی و بدنی، بینایی قلبی و روحی است].

تاریکی ها با نور برابر نیست. سایه با گرما برابر نیستند.

زنده ها با مرده ها با  هم برابر نیستند، خداوند هر کس را بخواهد می شنواند.

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

فرازی از دعای ندبه:

این جامع الکلمۀ علی التقوی؟.

کجاست جمع کنندۀ ی کلمه بر تقوا ؟.

عجّل الله تعالی فرجه الشریف

 

بعضی مطالب مرتبط:

پاسخ به شبهه رابطه پیامبر و اهل البیت (علیه و علیهم الصلاه و السلام) با غاصبین خلافت:

اینجا

نیازمند بودن ما انسانها به هدایت عترت معصومین (علیهم السلام) و نقد و رد ادعای کفایت قرآن:

اینجا


مجالس سرور

سالمرگ یکی از چهار بدترین مخلوق خدا

 

 

 ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الآخره»

(57 احزاب)

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) : فاطمه بضعه منی یوذینی ما آذاها»

قالت سیدۀ النساء (سلام الله علیها) : . و الله لقد آذیتمانی.»

قال سید الشهداء الحسین بن علی (سلام الله علیهما) : . قتلنی فلان و فلان .»

 

 

 

خبری نقل شده که گویا ذرت های فاسد پخش شده،

لذا امسال احتیاطا از مصرف پف فیل خودداری شود ،

صدق یا کذب خبر را در جریان نیستم

 

 

 

 

 

در هشتم شوال 260 ه .ق

و از لحظه ی شهادت حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام)

 آغاز امامت آقا و رهبر مؤمنین

حضرت بقیه الله الحجه بن الحسن المهدی

(صلوات الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف)

بوده است.

 


چند تذکّر کوتاه در ردّ برخی تفاسیر از وحدت»؛

مقدّمه1) بحث کاملتر و مستند تر قبلاً در پاسخ به تسنّن و وهّابیّت بیان شده و در مقالات نقد برخی تفاسیر نیز آمد و اینجا صرفاً چند تذکّر بسیار کوتاه می آورم.

مقدّمه2) انتقاد از مقولۀ وحدت در اندیشۀ برخی مقامات نظامِ ایران»، جهتِ نظری و علمی دارد و از جهتِ عملی به معنی بر هم ریختن نظم عمومی نیست و اهل مذاهبِ مختلف باید در رفتارِ عملی، نظم عمومی را رعایت کنند و تابعِ وظیفۀ دینی باشند و به حقوق احترام بگذارند.

آیۀ نخست: أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ (7) أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوى‏ ثُمَّ یَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ یَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ إِذا جاؤُکَ حَیَّوْکَ بِما لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللَّهُ وَ یَقُولُونَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمَصیرُ» (8مجادله).

آیات فوق با تذکّر به خداوند سبحانه و غیریّتِ او با خلق و وم مراقبتِ مخلوقات از این جهت که در معرض نظارت و حساب خدا هستند، هشداری هم دارد بر کسانیکه در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مواجهه با آن ذات مقدّس (صلی الله علیه و آله) ادب ورزیِ لازم را نداشتند و شأن الهی آن حضرت را رعایت نمی کردند.

در اینجا استفاده این است که از جهتِ در معرض نظارت خدا بودن، چه سه نفر، چه چهار نفر یا چند میلیون نفر، حساب از دست خدا خارج نمی شود و لا تزر وازرۀ وزر اخری».

حضرت صدّیقۀ کبری (سلام الله علیها) در شکایت از رفتارِ امّت بعد از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نقض پیمان غدیر و دشمنیِ غاصبین خلافت با اهل البیت (علیهم السلام) این آیه را تلاوت فرمود . إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ» (8 ابراهیم علیه السلام). اگر شما و همه ی مردم روی زمین، همگی با هم کافر شوید، خدا بی نیاز است و هیچ ضرری به خدا نمی رسد.

همه با هم در جهنّم وحدت داشته باشید، هیچ مشکلی برای خدا و اولیاء خدا درست نخواهد شد.

آیۀ دوم: بروز تفرقه هنگام ظهور عِلم ِ الهی»؛

وَ ما تَفَرَّقُوا إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ .» (14شورى)

إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ» (19آل عمران)

کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلّا الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» (213بقره)

طبق آیات قرآن، امّتها تا پیش از فرستادن پیامبران الهی از سوی خداوند، وحدت» داشته اند.

اوصاف امّتها قبل از بعث رسولان از سوی خداوند - چه قبل از دعوت پیامبران پیشین چه قبل از دعوت پیامبر خاتم (علی نبینا و آله و علیهم السلام)- در قرآن و نقل مسلّم نزد همه آمده که امّتها با فاصله گرفتن از پیامبر قبلی و در دوران فَترَت» (یعنی فاصله های زمانی چند صد ساله بین پیامبران که هنوز پیامبر بعدی نیامده بود) دچار چه خرافات و وحشی گری ها و بت پرستی ها و عادات و رسوم غلطی بودند.

خداوند در آیات قرآن فرموده قبل از آنکه خداوند نعمت ارسال پیامبر الهی را بر امّتها نعمت دهد، مردمانِ امّتها وحدت» داشتند به این معنی که: یکپارچه وحشی بودند» یعنی در وحشی گری، خرافات پرستی، همه ی مردمان با هم متّحد بودند.(غیر از عدّه ای بسیار بسیار قلیل مانند پدران پیامبران و.)

سپس آیه قرآن می فرماید زمانی این وحدت به هم خورد و در میان مردمان تفرقه» پیدا شد که عِلمِ الهی» در میان شان پیدا شد یا آیات و بیّنات و نشانه های آشکار الهی» در میان آنها پیدا شد یعنی زمانی که خداوند یک پیامبر جدید فرستاد.

و اگر خدا آنها را رها می کرد و پیامبری هدایتگر نمی فرستاد، آنها در بت پرستی و وحشی گری، همچنان به اتّحاد خودشان ادامه می دادند.

از نظر قرآن، ظهورِ علمِ الهی به سبب پیامبر الهی در میان مردمان، باعثِ بر هم خوردن اتّحادِ باطل میان امّتها شده است. تا قبل از آمدن نبیّ الهی، بر گِرد بتها و عادات وحشیانه، متّحد بودند. پیامبر الهی که آمد و حقیقت روشن شد، تفرقه ایجاد شد و مردم در قبالِ هدایتِ الهی، دو گروه شدند: عدّه ای ایستادگی و انکار کردند و عدّه ای حق را پذیرفته و تبعیّت کردند.

پس سببِ پیدایش تفرقه در میان مردمان جاهلیّت، آمدنِ هدایتِ پیامبرِ الهی بوده است.

و در فراز و فرودهای دورانِ حیاتِ دنیویِ پیامبران الهی و امتحانهای الهی، گاهی تعداد مؤمنین و کافرین تفاوت می کرده و معمولاً اهل ایمان در اقلّیّت بوده اند. بخصوص در امتحانهای اصلی مثل امتحان بعد از شهادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که اکثر امّت از هدایت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) روی گردان شدند و خلیفه ای که خدا و رسول تعیین فرموده بود را منکر شده به دنبال غاصبین و ظالمین رفتند.

پس باید مراد از تفرقه» و وحدتِ» صحیح به بیانی که در هدایتِ صاحبان معصومِ دین آمده روشن باشد که چه تفرقه ای» بد است و وحدت بر گِردِ چه حقیقتی» صحیح است.

آیۀ سوم: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا.» (103 آل عمران)

آیات قرآن برای بازی ی» نازل نشده است.

آیات قرآن برای مسابقۀ نَفَس گرفتن» نازل نشده است که ببینیم هر فرد می تواند چند آیه را به یک نَفَس بخواند بعد بقیه فریاد الله الله» سر دهند!

خداوندِ حکیم که قرآن را لغو نفرستاده، و پیامبری که این قرآن، معجزه و آیتِ حقّانیّتِ اوست (صلی الله علیه و آله)، هدایت را فقط و فقط در گرو تمسّک به هر دوی قرآن و عترت (علیهم السلام) دانسته.

بسیاری از آیات قرآن، زمینه دارد که موردِ استفاده از سوی هر دو طرف دعوا باشد. یک طرف می گوید: واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا.» ، یعنی تو باید حرفت را رها کنی و بیایی حرف مرا گوش دهی با من متّحد شوی. طرف دیگر هم می گوید و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرّقوا.» یعنی تو باید حرفت را رها کنی با من متّحد شوی.

قرآنِ خالی ممکن است ابزار بازی بر روی نیزه در مقابل حجّت معصوم الهی قرار گیرد چنانکه در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رخ داد.

امّا شیعه می گوید این قرآن، یک آورنده و منزلگاه دارد، او حق دارد آیات قرآن را به طرف خودش بخواند. چنانکه در حدیث متواتر ثقلین نیز آمده.

پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمود حبل الله المتین» امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (سلام الله علیه) است. دوازده امام معصوم، حبل الله المتین هستند.

حضرت صدّیقه کبری (سلام الله علیها) در خطبۀ عظیم و جانسوزشان فرمودند خداوند امامتِ ما» یعنی امامت دوازده امام معصوم پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) را سببِ امان از تفرقه» قرار داده و در جای دیگر فرمودند مَثَل امام، مَثَل کعبه است، مردم باید بسوی او بروند نه او به سوی مردم.

غیر از فرقۀ ناجیه، سایر امّت نرفتند و فرمان قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله) را عملاً تکذیب کردند، هزار و اندی سال است که خسارت دنیا و آخرت دیده اند و لعذاب الآخرۀ اکبر.

چهارم: آیات نابرابری بعضی مخلوقات از نظر قرآن؛

قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ .» (100مائده)

خبیثِ پلید»، با پاک و نیک» با هم برابر نیستند.

لا یَسْتَوی أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُونَ» (20)

اصحاب دوزخ با اصحاب بهشت برابر نیستند، اهل بهشت هستند که رستگارند.

وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصیرُ (19) وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ (20) وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ (21) وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ .» (22فاطر)

کور و بینا با هم برابر نیستند [مهمتر از بینایی دنیوی و بدنی، بینایی قلبی و روحی است].

تاریکی ها با نور برابر نیست. سایه با گرما برابر نیستند.

زنده ها و مرده ها با  هم برابر نیستند، خداوند هر کس را بخواهد می شنواند.

آیه پنجم: سرنوشتِ جماعت و اجتماعِ بر غیرحق و وحدت بدونِ محورِ الهی ؛

.أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمیعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى‏ وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمینَ فی‏ ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47) یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ .» (48قمر)

.یا آنکه می گویند ما با هم جمع هستیم، مورد نصرت و یاری خواهیم بود. (انتقام)

به زودی جمعِ آنها پراکنده خواهد شد و روی بر می گردانند.

بلکه وعده گاه با آنها در برپایی ساعت (قیامت) خواهد بود و هنگامه ی ساعت، نابودکننده تر و تلخ تر خواهد بود. همانا مجرمین در گمراهی و عذاب هستند.

روزی که بر روی صورتهاشان در آتش کشیده خواهند شد

[ و به آنها گفته می شود: ] برخورد با عذاب سقر را بچشید.

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

فرازی از دعای ندبه:

این جامع الکلمۀ علی التقوی؟.

کجاست جمع کنندۀ ی کلمه بر تقوا ؟.

عجّل الله تعالی فرجه الشریف

 

بعضی مطالب مرتبط:

پاسخ به شبهه رابطه پیامبر و اهل البیت (علیه و علیهم الصلاه و السلام) با غاصبین خلافت:

اینجا

نیازمند بودن ما انسانها به هدایت عترت معصومین (علیهم السلام) و نقد و رد ادعای کفایت قرآن:

اینجا


چند تذکّر کوتاه در ردّ برخی تفاسیر از وحدت»؛

مقدّمه1) بحث کاملتر و مستند تر قبلاً در پاسخ به تسنّن و وهّابیّت بیان شده و در مقالات نقد برخی تفاسیر نیز آمد و اینجا صرفاً چند تذکّر بسیار کوتاه می آورم.

مقدّمه2) انتقاد از مقولۀ وحدت در اندیشۀ برخی مقامات نظامِ ایران»، جهتِ نظری و علمی دارد و از جهتِ عملی به معنی بر هم ریختن نظم عمومی نیست و اهل مذاهبِ مختلف باید در رفتارِ عملی، نظم عمومی را رعایت کنند و تابعِ وظیفۀ دینی باشند و به حقوق احترام بگذارند.

آیۀ نخست: أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ (7) أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوى‏ ثُمَّ یَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ یَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ إِذا جاؤُکَ حَیَّوْکَ بِما لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللَّهُ وَ یَقُولُونَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمَصیرُ» (8مجادله).

آیات فوق با تذکّر به خداوند سبحانه و غیریّتِ او با خلق و وم مراقبتِ مخلوقات از این جهت که در معرض نظارت و حساب خدا هستند، هشداری هم دارد بر کسانیکه در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مواجهه با آن ذات مقدّس (صلی الله علیه و آله) ادب ورزیِ لازم را نداشتند و شأن الهی آن حضرت را رعایت نمی کردند.

در اینجا استفاده این است که از جهتِ در معرض نظارت خدا بودن، چه سه نفر، چه چهار نفر یا چند میلیون نفر، حساب از دست خدا خارج نمی شود و لا تزر وازرۀ وزر اخری».

حضرت صدّیقۀ کبری (سلام الله علیها) در شکایت از رفتارِ امّت بعد از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نقض پیمان غدیر و دشمنیِ غاصبین خلافت با اهل البیت (علیهم السلام) این آیه را تلاوت فرمود . إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ» (8 ابراهیم علیه السلام). اگر شما و همه ی مردم روی زمین، همگی با هم کافر شوید، خدا بی نیاز است و هیچ ضرری به خدا نمی رسد.

همه با هم در جهنّم وحدت داشته باشید، هیچ مشکلی برای خدا و اولیاء خدا درست نخواهد شد.

آیۀ دوم: بروز تفرقه هنگام ظهور عِلم ِ الهی»؛

وَ ما تَفَرَّقُوا إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ .» (14شورى)

إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ» (19آل عمران)

کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلّا الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» (213بقره)

طبق آیات قرآن، امّتها تا پیش از فرستادن پیامبران الهی از سوی خداوند، وحدت» داشته اند.

اوصاف امّتها قبل از بعث رسولان از سوی خداوند - چه قبل از دعوت پیامبران پیشین چه قبل از دعوت پیامبر خاتم (علی نبینا و آله و علیهم السلام)- در قرآن و نقل مسلّم نزد همه آمده که امّتها با فاصله گرفتن از پیامبر قبلی و در دوران فَترَت» (یعنی فاصله های زمانی چند صد ساله بین پیامبران که هنوز پیامبر بعدی نیامده بود) دچار چه خرافات و وحشی گری ها و بت پرستی ها و عادات و رسوم غلطی بودند.

خداوند در آیات قرآن فرموده قبل از آنکه خداوند نعمت ارسال پیامبر الهی را بر امّتها نعمت دهد، مردمانِ امّتها وحدت» داشتند به این معنی که: یکپارچه وحشی بودند» یعنی در وحشی گری، خرافات پرستی، همه ی مردمان با هم متّحد بودند.(غیر از عدّه ای بسیار بسیار قلیل مانند پدران پیامبران و.)

سپس آیه قرآن می فرماید زمانی این وحدت به هم خورد و در میان مردمان تفرقه» پیدا شد که عِلمِ الهی» در میان شان پیدا شد یا آیات و بیّنات و نشانه های آشکار الهی» در میان آنها پیدا شد یعنی زمانی که خداوند یک پیامبر جدید فرستاد.

و اگر خدا آنها را رها می کرد و پیامبری هدایتگر نمی فرستاد، آنها در بت پرستی و وحشی گری، همچنان به اتّحاد خودشان ادامه می دادند.

از نظر قرآن، ظهورِ علمِ الهی به سبب پیامبر الهی در میان مردمان، باعثِ بر هم خوردن اتّحادِ باطل میان امّتها شده است. تا قبل از آمدن نبیّ الهی، بر گِرد بتها و عادات وحشیانه، متّحد بودند. پیامبر الهی که آمد و حقیقت روشن شد، تفرقه ایجاد شد و مردم در قبالِ هدایتِ الهی، دو گروه شدند: عدّه ای ایستادگی و انکار کردند و عدّه ای حق را پذیرفته و تبعیّت کردند.

پس سببِ پیدایش تفرقه در میان مردمان جاهلیّت، آمدنِ هدایتِ پیامبرِ الهی بوده است.

و در فراز و فرودهای دورانِ حیاتِ دنیویِ پیامبران الهی و امتحانهای الهی، گاهی تعداد مؤمنین و کافرین تفاوت می کرده و معمولاً اهل ایمان در اقلّیّت بوده اند. بخصوص در امتحانهای اصلی مثل امتحان بعد از شهادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که اکثر امّت از هدایت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) روی گردان شدند و خلیفه ای که خدا و رسول تعیین فرموده بود را منکر شده به دنبال غاصبین و ظالمین رفتند.

پس باید مراد از تفرقه» و وحدتِ» صحیح به بیانی که در هدایتِ صاحبان معصومِ دین آمده روشن باشد که چه تفرقه ای» بد است و وحدت بر گِردِ چه حقیقتی» صحیح است.

آیۀ سوم: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا.» (103 آل عمران)

آیات قرآن برای بازی ی» نازل نشده است.

آیات قرآن برای مسابقۀ نَفَس گرفتن» نازل نشده است که ببینیم هر فرد می تواند چند آیه را به یک نَفَس بخواند بعد بقیه فریاد الله الله» سر دهند!

خداوندِ حکیم که قرآن را لغو نفرستاده، و پیامبری که این قرآن، معجزه و آیتِ حقّانیّتِ اوست (صلی الله علیه و آله)، هدایت را فقط و فقط در گرو تمسّک به هر دوی قرآن و عترت (علیهم السلام) دانسته.

بسیاری از آیات قرآن، زمینه دارد که موردِ استفاده از سوی هر دو طرف دعوا باشد. یک طرف می گوید: واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا.» ، یعنی تو باید حرفت را رها کنی و بیایی حرف مرا گوش دهی با من متّحد شوی. طرف دیگر هم می گوید و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرّقوا.» یعنی تو باید حرفت را رها کنی با من متّحد شوی.

قرآنِ خالی ممکن است ابزار بازی بر روی نیزه در مقابل حجّت معصوم الهی قرار گیرد چنانکه در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رخ داد.

امّا شیعه می گوید این قرآن، یک آورنده و منزلگاه دارد، او حق دارد آیات قرآن را به طرف خودش بخواند. چنانکه در حدیث متواتر ثقلین نیز آمده.

در احادیث فرموده اند حبل الله المتین» امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (سلام الله علیه) است. دوازده امام معصوم، حبل الله المتین هستند.

حضرت صدّیقه کبری (سلام الله علیها) در خطبۀ عظیم و جانسوزشان فرمودند خداوند امامتِ ما» یعنی امامت دوازده امام معصوم پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) را سببِ امان از تفرقه» قرار داده و در جای دیگر فرمودند مَثَل امام، مَثَل کعبه است، مردم باید بسوی او بروند نه او به سوی مردم.

غیر از فرقۀ ناجیه، سایر امّت نرفتند و فرمان قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله) را عملاً تکذیب کردند، هزار و اندی سال است که خسارت دنیا و آخرت دیده اند و لعذاب الآخرۀ اکبر.

چهارم: آیات نابرابری بعضی مخلوقات از نظر قرآن؛

قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ .» (100مائده)

خبیثِ پلید»، با پاک و نیک» با هم برابر نیستند.

لا یَسْتَوی أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُونَ» (20)

اصحاب دوزخ با اصحاب بهشت برابر نیستند، اهل بهشت هستند که رستگارند.

وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصیرُ (19) وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ (20) وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ (21) وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ .» (22فاطر)

کور و بینا با هم برابر نیستند [مهمتر از بینایی دنیوی و بدنی، بینایی قلبی و روحی است].

تاریکی ها با نور برابر نیست. سایه با گرما برابر نیستند.

زنده ها و مرده ها با  هم برابر نیستند، خداوند هر کس را بخواهد می شنواند.

آیه پنجم: سرنوشتِ جماعت و اجتماعِ بر غیرحق و وحدت بدونِ محورِ الهی ؛

.أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمیعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى‏ وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمینَ فی‏ ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47) یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ .» (48قمر)

.یا آنکه می گویند ما با هم جمع هستیم، مورد نصرت و یاری خواهیم بود. (انتقام)

به زودی جمعِ آنها پراکنده خواهد شد و روی بر می گردانند.

بلکه وعده گاه با آنها در برپایی ساعت (قیامت) خواهد بود و هنگامه ی ساعت، شدیدتر و تلخ تر خواهد بود. همانا مجرمین در گمراهی و عذاب هستند.

روزی که بر روی صورتهاشان در آتش کشیده خواهند شد

[ و به آنها گفته می شود: ] برخورد با عذاب سقر را بچشید.

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

فرازی از دعای ندبه:

این جامع الکلمۀ علی التقوی؟.

کجاست جمع کنندۀ ی کلمه بر تقوا ؟.

عجّل الله تعالی فرجه الشریف

 

بعضی مطالب مرتبط:

پاسخ به شبهه رابطه پیامبر و اهل البیت (علیه و علیهم الصلاه و السلام) با غاصبین خلافت:

اینجا

نیازمند بودن ما انسانها به هدایت عترت معصومین (علیهم السلام) و نقد و رد ادعای کفایت قرآن:

اینجا

 

روابط دوستی:

اینجا


نقد تفسیر المیزان طباطبایی

استدلال جمعی از علمای مذهب در

 نیازمندی ما انسانها به هدایت عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله)

و رد ادعای کفایت قرآن برای فهم قرآن

شیخ صدوق - شیخ طوسی - سید بن طاووس - علامه حلی -

علامه مجلسی - میرزای نائینی - میرزا مهدی اصفهانی

اینجا

استدلال جمعی دیگر از علمای مذهب مانند شیخ مفید نیز موجود است که فعلا به همان عده از علمای فوق اکتفا می شود

 

 


چند تذکّر کوتاه در ردّ برخی تفاسیر از وحدت»؛

مقدّمه1) بحث کاملتر و مستند تر قبلاً در پاسخ به تسنّن و وهّابیّت بیان شده و در مقالات نقد برخی تفاسیر نیز آمد و اینجا صرفاً چند تذکّر بسیار کوتاه می آورم.

مقدّمه2) انتقاد از مقولۀ وحدت در اندیشۀ برخی مقامات نظامِ ایران»، جهتِ نظری و علمی دارد و از جهتِ عملی به معنی بر هم ریختن نظم عمومی نیست و اهل مذاهبِ مختلف باید در رفتارِ عملی، نظم عمومی را رعایت کنند و تابعِ وظیفۀ دینی باشند و به حقوق احترام بگذارند.

آیۀ نخست: أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ (7) أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوى‏ ثُمَّ یَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ یَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ إِذا جاؤُکَ حَیَّوْکَ بِما لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللَّهُ وَ یَقُولُونَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمَصیرُ» (8مجادله).

آیات فوق با تذکّر به خداوند سبحانه و غیریّتِ او با خلق و وم مراقبتِ مخلوقات از این جهت که در معرض نظارت و حساب خدا هستند، هشداری هم دارد بر کسانیکه در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مواجهه با آن ذات مقدّس (صلی الله علیه و آله) ادب ورزیِ لازم را نداشتند و شأن الهی آن حضرت را رعایت نمی کردند.

در اینجا استفاده این است که از جهتِ در معرض نظارت خدا بودن، چه سه نفر، چه چهار نفر یا چند میلیون نفر، حساب از دست خدا خارج نمی شود و لا تزر وازرۀ وزر اخری».

حضرت صدّیقۀ کبری (سلام الله علیها) در شکایت از رفتارِ امّت بعد از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نقض پیمان غدیر و دشمنیِ غاصبین خلافت با اهل البیت (علیهم السلام) این آیه را تلاوت فرمود . إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ» (8 ابراهیم علیه السلام). اگر شما و همه ی مردم روی زمین، همگی با هم کافر شوید، خدا بی نیاز است و هیچ ضرری به خدا نمی رسد.

همه با هم در جهنّم وحدت داشته باشید، هیچ مشکلی برای خدا و اولیاء خدا درست نخواهد شد.

آیۀ دوم: بروز تفرقه هنگام ظهور عِلم ِ الهی»؛

وَ ما تَفَرَّقُوا إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ .» (14شورى)

إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ» (19آل عمران)

کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلّا الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» (213بقره)

طبق آیات قرآن، امّتها تا پیش از فرستادن پیامبران الهی از سوی خداوند، وحدت» داشته اند.

اوصاف امّتها قبل از بعث رسولان از سوی خداوند - چه قبل از دعوت پیامبران پیشین چه قبل از دعوت پیامبر خاتم (علی نبینا و آله و علیهم السلام)- در قرآن و نقل مسلّم نزد همه آمده که امّتها با فاصله گرفتن از پیامبر قبلی و در دوران فَترَت» (یعنی فاصله های زمانی چند صد ساله بین پیامبران که هنوز پیامبر بعدی نیامده بود) دچار چه خرافات و وحشی گری ها و بت پرستی ها و عادات و رسوم غلطی بودند.

خداوند در آیات قرآن فرموده قبل از آنکه خداوند نعمت ارسال پیامبر الهی را بر امّتها نعمت دهد، مردمانِ امّتها وحدت» داشتند به این معنی که: یکپارچه وحشی بودند» یعنی در وحشی گری، خرافات پرستی، همه ی مردمان با هم متّحد بودند.(غیر از عدّه ای بسیار بسیار قلیل مانند پدران پیامبران و.)

سپس آیه قرآن می فرماید زمانی این وحدت به هم خورد و در میان مردمان تفرقه» پیدا شد که عِلمِ الهی» در میان شان پیدا شد یا آیات و بیّنات و نشانه های آشکار الهی» در میان آنها پیدا شد یعنی زمانی که خداوند یک پیامبر جدید فرستاد.

و اگر خدا آنها را رها می کرد و پیامبری هدایتگر نمی فرستاد، آنها در بت پرستی و وحشی گری، همچنان به اتّحاد خودشان ادامه می دادند.

از نظر قرآن، ظهورِ علمِ الهی به سبب پیامبر الهی در میان مردمان، باعثِ بر هم خوردن اتّحادِ باطل میان امّتها شده است. تا قبل از آمدن نبیّ الهی، بر گِرد بتها و عادات وحشیانه، متّحد بودند. پیامبر الهی که آمد و حقیقت روشن شد، تفرقه ایجاد شد و مردم در قبالِ هدایتِ الهی، دو گروه شدند: عدّه ای ایستادگی و انکار کردند و عدّه ای حق را پذیرفته و تبعیّت کردند.

پس سببِ پیدایش تفرقه در میان مردمان جاهلیّت، آمدنِ هدایتِ پیامبرِ الهی بوده است.

و در فراز و فرودهای دورانِ حیاتِ دنیویِ پیامبران الهی و امتحانهای الهی، گاهی تعداد مؤمنین و کافرین تفاوت می کرده و معمولاً اهل ایمان در اقلّیّت بوده اند. بخصوص در امتحانهای اصلی مثل امتحان بعد از شهادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که اکثر امّت از هدایت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) روی گردان شدند و خلیفه ای که خدا و رسول تعیین فرموده بود را منکر شده به دنبال غاصبین و ظالمین رفتند.

پس باید مراد از تفرقه» و وحدتِ» صحیح به بیانی که در هدایتِ صاحبان معصومِ دین آمده روشن باشد که چه تفرقه ای» بد است و وحدت بر گِردِ چه حقیقتی» صحیح است.

آیۀ سوم: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا.» (103 آل عمران)

آیات قرآن برای بازی ی» نازل نشده است.

آیات قرآن برای مسابقۀ نَفَس گرفتن» نازل نشده است که ببینیم هر فرد می تواند چند آیه را به یک نَفَس بخواند بعد بقیه فریاد الله الله» سر دهند!

خداوندِ حکیم که قرآن را لغو نفرستاده، و پیامبری که این قرآن، معجزه و آیتِ حقّانیّتِ اوست (صلی الله علیه و آله)، هدایت را فقط و فقط در گرو تمسّک به هر دوی قرآن و عترت (علیهم السلام) دانسته.

بسیاری از آیات قرآن، زمینه دارد که موردِ استفاده از سوی هر دو طرف دعوا باشد. یک طرف می گوید: واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا.» ، یعنی تو باید حرفت را رها کنی و بیایی حرف مرا گوش دهی با من متّحد شوی. طرف دیگر هم می گوید و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرّقوا.» یعنی تو باید حرفت را رها کنی با من متّحد شوی.

قرآنِ خالی ممکن است ابزار بازی بر روی نیزه در مقابل حجّت معصوم الهی قرار گیرد چنانکه در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رخ داد.

امّا شیعه می گوید این قرآن، یک آورنده و منزلگاه دارد، او حق دارد آیات قرآن را به طرف خودش بخواند. چنانکه در حدیث متواتر ثقلین نیز آمده.

در احادیث فرموده اند حبل الله المتین» امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (سلام الله علیه) است. دوازده امام معصوم، حبل الله المتین هستند.

حضرت صدّیقه کبری (سلام الله علیها) در خطبۀ عظیم و جانسوزشان فرمودند خداوند امامتِ ما» یعنی امامت دوازده امام معصوم پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) را سببِ امان از تفرقه» قرار داده و در جای دیگر فرمودند مَثَل امام، مَثَل کعبه است، مردم باید بسوی او بروند نه او به سوی مردم.

غیر از فرقۀ ناجیه، سایر امّت نرفتند و فرمان قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله) را عملاً تکذیب کردند، هزار و اندی سال است که خسارت دنیا و آخرت دیده اند و لعذاب الآخرۀ اکبر.

چهارم: آیات نابرابری بعضی مخلوقات از نظر قرآن؛

قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ .» (100مائده)

خبیثِ پلید»، با پاک و نیک» با هم برابر نیستند.

لا یَسْتَوی أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُونَ» (20)

اصحاب دوزخ با اصحاب بهشت برابر نیستند، اهل بهشت هستند که رستگارند.

وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصیرُ (19) وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ (20) وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ (21) وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ .» (22فاطر)

کور و بینا با هم برابر نیستند [مهمتر از بینایی دنیوی و بدنی، بینایی قلبی و روحی است].

تاریکی ها با نور برابر نیست. سایه با گرما برابر نیستند.

زنده ها و مرده ها با  هم برابر نیستند، خداوند هر کس را بخواهد می شنواند.

آیه پنجم: سرنوشتِ جماعت و اجتماعِ بر غیرحق و وحدت بدونِ محورِ الهی ؛

.أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمیعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى‏ وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمینَ فی‏ ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47) یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ .» (48قمر)

.یا آنکه می گویند ما با هم جمع هستیم، مورد نصرت و یاری خواهیم بود. (انتقام)

به زودی جمعِ آنها پراکنده خواهد شد و پشت به فرار می کنند.

بلکه وعده گاه با آنها در برپایی ساعت (قیامت) خواهد بود و هنگامه ی ساعت، شدیدتر و تلخ تر خواهد بود. همانا مجرمین در گمراهی و عذاب هستند.

روزی که بر روی صورتهاشان در آتش کشیده خواهند شد

[ و به آنها گفته می شود: ] برخورد با عذاب سقر را بچشید.

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

فرازی از دعای ندبه:

این جامع الکلمۀ علی التقوی؟.

کجاست جمع کنندۀ ی کلمه بر تقوا ؟.

عجّل الله تعالی فرجه الشریف

 

بعضی مطالب مرتبط:

پاسخ به شبهه رابطه پیامبر و اهل البیت (علیه و علیهم الصلاه و السلام) با غاصبین خلافت:

اینجا

نیازمند بودن ما انسانها به هدایت عترت معصومین (علیهم السلام) و نقد و رد ادعای کفایت قرآن:

اینجا

 

روابط دوستی:

اینجا


از معجزات حضرت امام علی بن محمد الهادی النقی (صلوات الله علیه)

متوکّل عبّاسی (علیه اللعنه) که در زمان حضرت امام هادی (علیه السلام) خلافت را غصب نموده بود، برای حکومتش از طرف حضرت امام هادی (علیه السلام) نگرانی داشت. لذا خواست قدرت حکومتی اش را به آن حضرت نشان دهد و حضرت را بترساند.

دستور داد لشگریانش با زینت ها و سلاح ها آماده و حاضر شوند و هر فرد از لشگر، مختصر خاکی را بگیرد  و در یک موضع معیّن بریزد. لشگریان متوکل این کار را انجام دادند و درنتیجه یک کوه بزرگ درست شد که نشان  می داد چقدر تعداد لشگر حکومت زیاد هستند!

حضرت امام هادی (علیه السلام) را احضار کردند تا آن حضرت را بترساند و مقام آن حضرت را بشکند.

وقتی آن حضرت آمد فرمود: حالا می خواهی لشگریان مرا ببینی؟

متوکل (لعنۀ الله علیه) گفت: آری.

حضرت امام هادی (علیه السلام) کلماتی فرمود، پس ناگهان آشکار شد بین آسمان و زمین و از مشرق تا مغرب، ملائکه ی بسیار که هر کدام سلاحها داشتند.

متوکّل با دیدن این صحنه از وحشت غش کرد! وقتی به هوش آمد حضرت امام هادی (علیه السلام) به او فرمود: ما در این دنیای شما با شما رقابت نمی کنیم.

حضرت او را به حال خود رها فرمود چون بنا نداشت از قدرت خارق العاده استفاده کند.

(بحار 50 156 / از خرائج 1 413 )


چند تذکّر کوتاه در ردّ برخی تفاسیر از وحدت»؛

مقدّمه1) بحث کاملتر و مستند تر قبلاً در پاسخ به تسنّن و وهّابیّت بیان شده و در مقالات نقد برخی تفاسیر نیز آمد و اینجا صرفاً چند تذکّر بسیار کوتاه می آورم.

مقدّمه2) انتقاد از مقولۀ وحدت در اندیشۀ برخی مقامات نظامِ ایران»، جهتِ نظری و علمی دارد و از جهتِ عملی به معنی بر هم زدن نظم عمومی نیست و اهل مذاهبِ مختلف باید در رفتارِ عملی، نظم عمومی را رعایت کنند و تابعِ وظیفۀ دینی باشند و به حقوق احترام بگذارند.

آیۀ نخست: أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ (7) أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوى‏ ثُمَّ یَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ یَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ إِذا جاؤُکَ حَیَّوْکَ بِما لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللَّهُ وَ یَقُولُونَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمَصیرُ» (8مجادله).

آیات فوق با تذکّر به خداوند سبحانه و غیریّتِ او با خلق و وم مراقبتِ مخلوقات از این جهت که در معرض نظارت و حساب خدا هستند، هشداری هم دارد بر کسانیکه در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مواجهه با آن ذات مقدّس (صلی الله علیه و آله) ادب ورزیِ لازم را نداشتند و شأن الهی آن حضرت را رعایت نمی کردند.

در اینجا استفاده این است که از جهتِ در معرض نظارت خدا بودن، چه سه نفر، چه چهار نفر یا چند میلیون نفر، حساب از دست خدا خارج نمی شود و لا تزر وازرۀ وزر اخری».

حضرت صدّیقۀ کبری (سلام الله علیها) در شکایت از رفتارِ امّت بعد از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نقض پیمان غدیر و دشمنیِ غاصبین خلافت با اهل البیت (علیهم السلام) این آیه را تلاوت فرمود . إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ» (8 ابراهیم علیه السلام). اگر شما و همه ی مردم روی زمین، همگی با هم کافر شوید، خدا بی نیاز است و هیچ ضرری به خدا نمی رسد.

همه با هم در جهنّم وحدت داشته باشید، هیچ مشکلی برای خدا و اولیاء خدا درست نخواهد شد.

آیۀ دوم: بروز تفرقه هنگام ظهور عِلم ِ الهی»؛

وَ ما تَفَرَّقُوا إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ .» (14شورى)

إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ» (19آل عمران)

کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلّا الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» (213بقره)

طبق آیات قرآن، امّتها تا پیش از فرستادن پیامبران الهی از سوی خداوند، وحدت» داشته اند.

اوصاف امّتها قبل از بعث رسولان از سوی خداوند - چه قبل از دعوت پیامبران پیشین چه قبل از دعوت پیامبر خاتم (علی نبینا و آله و علیهم السلام)- در قرآن و نقل مسلّم نزد همه آمده که امّتها با فاصله گرفتن از پیامبر قبلی و در دوران فَترَت» (یعنی فاصله های زمانی چند صد ساله بین پیامبران که هنوز پیامبر بعدی نیامده بود) دچار چه خرافات و وحشی گری ها و بت پرستی ها و عادات و رسوم غلطی بودند.

خداوند در آیات قرآن فرموده قبل از آنکه خداوند نعمت ارسال پیامبر الهی را بر امّتها نعمت دهد، مردمانِ امّتها وحدت» داشتند به این معنی که: یکپارچه وحشی بودند» یعنی در وحشی گری، خرافات پرستی، همه ی مردمان با هم متّحد بودند.(غیر از عدّه ای بسیار قلیل مانند پدران پیامبران و.)

سپس آیه قرآن می فرماید زمانی این وحدت به هم خورد و در میان مردمان تفرقه» پیدا شد که عِلمِ الهی» در میان شان پیدا شد یا آیات و بیّنات و نشانه های آشکار الهی» در میان آنها پیدا شد یعنی زمانی که خداوند یک پیامبر جدید فرستاد.

و اگر خدا آنها را رها می کرد و پیامبری هدایتگر نمی فرستاد، آنها در بت پرستی و وحشی گری، همچنان به اتّحاد خودشان ادامه می دادند.

از نظر قرآن، ظهورِ علمِ الهی به سبب پیامبر الهی در میان مردمان، باعثِ بر هم خوردن اتّحادِ باطل میان امّتها شده است. تا قبل از آمدن نبیّ الهی، بر گِرد بتها و عادات وحشیانه، متّحد بودند. پیامبر الهی که آمد و حقیقت روشن شد، تفرقه ایجاد شد و مردم در قبالِ هدایتِ الهی، دو گروه شدند: عدّه ای ایستادگی و انکار کردند و عدّه ای حق را پذیرفته و تبعیّت کردند.

پس سببِ پیدایش تفرقه در میان مردمان جاهلیّت، آمدنِ هدایتِ پیامبرِ الهی بوده است.

و در فراز و فرودهای دورانِ حیاتِ دنیویِ پیامبران الهی و امتحانهای الهی، گاهی تعداد مؤمنین و کافرین تفاوت می کرده و معمولاً اهل ایمان در اقلّیّت بوده اند. بخصوص در امتحانهای اصلی مثل امتحان بعد از شهادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که اکثر امّت از هدایت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) روی گردان شدند و خلیفه ای که خدا و رسول تعیین فرموده بود را منکر شده به دنبال غاصبین و ظالمین رفتند.

پس باید مراد از تفرقه» و وحدتِ» صحیح به بیانی که در هدایتِ صاحبان معصومِ دین آمده روشن باشد که چه تفرقه ای» بد است و وحدت بر گِردِ چه حقیقتی» صحیح است.

آیۀ سوم: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا.» (103 آل عمران)

آیات قرآن برای بازی ی» نازل نشده است.

آیات قرآن برای مسابقۀ نَفَس گرفتن» نازل نشده است که ببینیم هر فرد می تواند چند آیه را به یک نَفَس بخواند بعد بقیه فریاد الله الله» سر دهند!

خداوندِ حکیم که قرآن را لغو نفرستاده، و پیامبری که این قرآن، معجزه و آیتِ حقّانیّتِ اوست (صلی الله علیه و آله)، هدایت را فقط و فقط در گرو تمسّک به هر دوی قرآن و عترت (علیهم السلام) دانسته.

بسیاری از آیات قرآن، زمینه دارد که موردِ استفاده از سوی هر دو طرف دعوا باشد. یک طرف می گوید: واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا.» ، یعنی تو باید حرفت را رها کنی و بیایی حرف مرا گوش دهی. طرف دیگر هم می گوید و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرّقوا.» یعنی تو باید حرفت را رها کنی و از من تبعیت کنی.

قرآنِ خالی ممکن است ابزار بازی بر روی نیزه در مقابل حجّت معصوم الهی قرار گیرد چنانکه در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رخ داد.

امّا شیعه می گوید این قرآن، یک آورنده و منزلگاه دارد، او حق دارد آیات قرآن را به طرف خودش بخواند. چنانکه در حدیث متواتر ثقلین نیز آمده.

در احادیث فرموده اند حبل الله المتین» امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (سلام الله علیه) است. دوازده امام معصوم، حبل الله المتین هستند.

حضرت صدّیقه کبری (سلام الله علیها) در خطبۀ عظیم و جانسوزشان فرمودند خداوند امامتِ ما» یعنی امامت دوازده امام معصوم پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) را سببِ امان از تفرقه» قرار داده و در جای دیگر فرمودند مَثَل امام، مَثَل کعبه است، مردم باید بسوی او بروند نه او به سوی مردم.

غیر از فرقۀ ناجیه، سایر امّت نرفتند و فرمان قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله) را عملاً تکذیب کردند، هزار و اندی سال است که خسارت دنیا و آخرت دیده اند و لعذاب الآخرۀ اکبر.

چهارم: آیات نابرابری بعضی مخلوقات از نظر قرآن؛

قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ .» (100مائده)

خبیثِ پلید»، با پاک و نیک» با هم برابر نیستند.

لا یَسْتَوی أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُونَ» (20)

اصحاب دوزخ با اصحاب بهشت برابر نیستند، اهل بهشت هستند که رستگارند.

وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصیرُ (19) وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ (20) وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ (21) وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ .» (22فاطر)

کور و بینا با هم برابر نیستند [مهمتر از بینایی دنیوی و بدنی، بینایی قلبی و روحی است].

تاریکی ها با نور برابر نیست. سایه با گرما برابر نیستند.

زنده ها و مرده ها با  هم برابر نیستند، خداوند هر کس را بخواهد می شنواند.

آیه پنجم: سرنوشتِ جماعت و اجتماعِ بر غیرحق و وحدت بدونِ محورِ الهی ؛

.أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمیعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى‏ وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمینَ فی‏ ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47) یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ .» (48قمر)

.یا آنکه می گویند ما با هم جمع هستیم، مورد نصرت و یاری خواهیم بود. (انتقام)

به زودی جمعِ آنها پراکنده خواهد شد و پشت به فرار می کنند.

بلکه وعده گاه با آنها در برپایی ساعت (قیامت) خواهد بود و هنگامه ی ساعت، شدیدتر و تلخ تر خواهد بود. همانا مجرمین در گمراهی و عذاب هستند.

روزی که بر روی صورتهاشان در آتش کشیده خواهند شد

[ و به آنها گفته می شود: ] برخورد با عذاب سقر را بچشید.

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

فرازی از دعای ندبه:

این جامع الکلمۀ علی التقوی؟.

کجاست جمع کنندۀ ی کلمه بر تقوا ؟.

عجّل الله تعالی فرجه الشریف

 

بعضی مطالب مرتبط:

پاسخ به شبهه رابطه پیامبر و اهل البیت (علیه و علیهم الصلاه و السلام) با غاصبین خلافت:

اینجا

نیازمند بودن ما انسانها به هدایت عترت معصومین (علیهم السلام) و نقد و رد ادعای کفایت قرآن:

اینجا

 

روابط دوستی:

اینجا


مومنین می توانند این کتاب را از طریق ایمیل نگارنده دریافت کنند.

ان شاء الله در صورت صلاحدید آنرا بصورت عمومی منتشر خواهم کرد

تا مردم وضعیت بافته های یک عده صوفی مسلک بیسواد و بی ریشه را ملاحظه کنند.

البته قبلا از سوی علما و فقها به انحرفات این فرقه ضاله

که بعضا خود را به مذهب تشیع منتسب می کنند هشدار داده شده چنانکه در روایات بسیار و صحیحه نیز آمده است.

کار به جایی رسیده که یک <جوجه صوفی جاهل> انتساب کتاب ارزشمند حدیقه الشیعه مرحوم مقدس اردبیلی را منکر شده !!

 


 

 

 

 

ان شاء الله در زمره خادمین حضرت رقیه (علیها السلام) محشور شود.

نقل از اشعار منسوب به حضرت امام حسین (علیه السلام) :

شیعتی ما ان شربتم ماء عذب فاذکرونی

او سمعتم بشهید او غریب فاندبونی.

 

ای شیعیانم هرگاه آب گوارایی نوشیدید مرا یاد کنید

یا هر گاه شنیدید کسی شهید یا غریب است به یاد من زاری کنید.

اللهم عجل لولیک الفرج


 

 

 

 

السلام علی السید ابی طالب

 

مبعث الرسول صلی الله علیه و آله

 

السلام علی مولانا الامام ابی عبد الله الحسین

السلام علی سیدنا ابی الفضل العباس

السلام علی مولانا الامام زین العابدین

السلام علی سیدنا علی بن سید الشهداء

 

پاسخ شبهات مادیگرایان اینجا :

 

 

 


 

 

 

 

السلام علی السید ابی طالب

 

مبعث الرسول صلی الله علیه و آله

 

السلام علی مولانا الامام ابی عبد الله الحسین

السلام علی سیدنا ابی الفضل العباس

السلام علی مولانا الامام زین العابدین

السلام علی سیدنا علی بن سید الشهداء

 

پاسخ شبهات مادیگرایان اینجا :

 

 

 


 

اینجا

 

 

 

* تبعیض و برتری های بعضی از انسانها نسبت به سایر انسانها

و مراتب افراد مختلف

در قرآن مجید بر چه اساسی است؟

  1. بر مبنای نژاد و ملّیّت و مرزهای جغرافیای کشورها.
  2. بر مبنای پست و مقام و محافظ داشتن در دنیا.
  3. بر مبنای تعداد آراء در رأی گیری و انتخابات.
  4. بر مبنای تحصیلات دانشگاهی.
  5. بر مبنای مال و ثروت در دنیا.
  6. بر مبنای معرفت و ایمان به خداوند سبحانه و اولیاء دین (علیهم الصلاه و السلام) و عمل صالح و تقوا.

پاسخ: گزینۀ آخر.

 

* دشمنی و نفاق و مخالفت ها و توهین های بعضی از صحابه

و اطرافیان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نسبت به آن ذات مقدس و اهل بیت شان،

در کدامیک از منابع و کتابها بیان شده است؟

  1. قرآن مجید.
  2. کتب حدیثی اربعه و کتب حدیثی سبعۀ شیعه.
  3. کتب تاریخی و منابع تسنّن و وهابیّت.
  4. منابع قرن پنجم.
  5. منابع دوران صفویّه.
  6. همۀ گزینه های فوق.

پاسخ: گزینۀ آخر.


مهجوریت قرآن عمدتا زمانی اوج گرفت که اکثر امت پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله)، ثقل دیگر همراه قرآن - که نص متواتر ثقلین، قرآن و عترت پیامبر (صل یالله علیه و آله) را جداناشدنی از یکدیگر معرفی کرده - را انکار کردند و کنار گذاشتند و از حقیقت قرآن، نوشته ای ماند در دست ظالمین و لاعبین بنام اسلام و غاصبین خلافت از هزار اندی سال قبل تا امروز که حقیقت عظیم دانش قرآن را از صاحبان معصوم قرآن انکار کرده، و کتاب پیامبر خاتم را در حد عقلهای ناقص و شعور های کوتاه  - که هر از گاهی از  مدعیان تفسیر قرآن افشا می شود و اسباب شرمندگی گوینده را فراهم می آورد - جلوه داده اند.

 

چند مورد تا کنون از تفاسیری که از اقای محسن قرائتی منتشر می شود برایم نقل شده که استنباطهای شخصی خلاف تعالیم قرآنی و مسلمات نصوص ماثوره از عترت (علیهم الصلاه و السلام) بوده و در مواردی نسبت به چند سطر تفسیر که ارائه شد، جوابی را فقط از حافظه از ایات و احادیث نوشتم که حدود 30 صفحه شد ، ولی هر بار بنظرم رسید از جهاتی فضای مناسبی برای نشر آن نیست.

به هر حال در حد نشان دادن بعضی مسائل و انحرافات اساسی که سابقا نوشته هایی داشتم از جمله:

اینجا

 

 


مهجوریت قرآن عمدتا زمانی اوج گرفت که اکثر امت پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله)، ثقل دیگر همراه قرآن - که نص متواتر ثقلین، قرآن و عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را جداناشدنی از یکدیگر معرفی کرده - را انکار کردند و کنار گذاشتند و خانه نشین کردند و از حقیقت قرآن، نوشته ای ماند در دست ظالمین و لاعبین بنام اسلام و غاصبین خلافت از هزار و اندی سال قبل تا امروز که حقیقت عظیم دانش قرآن را از صاحبان معصوم قرآن انکار کرده، و کتاب پیامبر خاتم را در حد عقلهای ناقص و شعور های کوتاه  - که هر از گاهی از  بعضی مدعیان تفسیر قرآن افشا می شود و اسباب شرمندگی گوینده را فراهم می آورد - جلوه داده اند.

چند مورد از تفاسیری که از اقای محسن قرائتی برایم نقل شده نادرست بوده .

ولی در این مورد اخیر - مهجوریت قرآن- ظاهرا از سوی علما به ایشان تذکر داده شده و بعدا، آنرا اصلاح کرده است.

 

 


 السلام علیک یا مولانا الامام الحسن بن علی المجتبی

 لعن الله قاتلی فاطمه اهراء (سلام الله علیها)

 

یا سیدتنا رقیه

 

تعدادی فایل صوتی مداحی شنیدم که بعضی از آن مناسب بود و چند مورد بطور اتفاقی منتشر میشود.

 

 

 

 

 

 

 

 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها